از فردای اون شب کار من و آدرس سایت همسریابی دوهمدم شد راضی کردن خانوادهامون ولی هیچ کدومشون حتی اجازه وب سایت همسریابی دوهمدم بهمون نمیدادن حرفشون فقط یک کلمه بود یه نه قاطع و محکم که بعد از شنیدنش دست از پا درازتر و ناامیدتر میشدیم هیچ راه حلی نبود به جزء یکی که اونم ممکن نبود، یعنی وب سایت همسریابی دوهمدل میتونست بیاد و همه چیو به خانوادم بگه شاید بشه، شایدم بخاطر دوستش نیاد مغزم کار نمیکنه بعد چند دقیقه کش مکش تصمیم گرفتم شانسمو امتحان کنم شمارشو گرفتم یک بوق دو بوق سه بوق. هرچی زنگ خورد جواب نداد دوباره شمارشو گرفتم اولین بوق برداشت رز بله شمیم سلام رز شمیم م رز سلام خوبی؟
ادرس سایت همسریابی دوهمدل صدات گرفته
اتفاقی افتاده ادرس سایت همسریابی دوهمدل صدات گرفته ادرس جدید سایت همسریابی دو همدم میشه ی جا همدیگرو ببینیم؟ رز البته بیا همون کافی شاپی ک چند روز پیش اومدی یادته ک؟؟؟ آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل آره آره باش تا نیم ساعت دیگه اونجام ادرس سایت همسریابی دو همدم اکی منتظرم سریع لباس پوشیدم زنگ زدم به آژانس اصلا حوصله رانندگی نداشتم از پله ها بدو بدو اومدم پایین توجهی هم ب صدا کردنای گلی نکردم درو باز کردم آژانس اومده بودم وقتی سوار شدم آدرس کافی شاپ سوزانو دادم تا رسیدن ب مقصد به آهنگی ک داشت پخش میشد گوش دادم رسیدم دم کافی شاپ با ورودم همه سرها برگشت سمتم
سرمو گردوندم تا وب سایت همسریابی دوهمدل رو پیدا کنم
سرمو گردوندم تا وب سایت همسریابی دوهمدل رو پیدا کنم گوشه ترین میز کافی شاپ دیدمش ی جای دنج و باحال اگه حالم خوب بود کلی ذوق میکردم ازش ولی.. بطرفش رفتم رز سلام با صدای ادرس سایت همسریابی دو همدم ب خودم اومدم شمیم سلام ببخشید هواسم نبود رز معلومه از قیافت چیزی شده ادرس جدید سایت همسریابی دو همدم خیلی آشفته ای شمیم چی بگم وب سایت همسریابی دوهمدل همه چی بهم ریخت الان یک ماهه منو آدرس سایت همسریابی دوهمدم هرکاری میکنیم نمیتونیم نظر خانوادهامونو برای ازدواج جلب کنیم اومدم ازت خواهش کنم بیای و واقعیت بهشون بگی تا رز خواست حرفی بزنه ادرس سایت همسریابی دوهمدم جدید اومد گفت چی میل دارین خانوما من قهوه تلخ سفارش دادم رز هم ی اسپرسو
وقتی ادرس سایت همسریابی دو همدم رفت رز به حرف اومد ادرس سایت همسریابی دو همدم حالا چرا اینو از من میخای شمیم؟ ادرس سایت همسریابی دوهمدل خودت نمیگی؟ آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل اصلا ب حرفامون گوش نمیدن رزولی من نمیتونم ادرس جدید سایت همسریابی دو همدم میدونی خیلی سخته گفتنش شمیم چرا وب سایت همسریابی دوهمدل تو ک دیدی پرنیا با زندگیم چیکار کرد، تو ک میدونستی منو آدرس سایت همسریابی دوهمدم همو میخاستیم چراااا میگی نمیتونی شما بااااااعث شدین زندگیم بهم بریزه حالا میگی نمیتونی بیای صدام هر لحظه اوج میگرفت دست خودم نبود
این یک ماه از بس نه آوردن نذاشتن صبحت کنیم عصبی شده بودم حالا هم داشتم سر وب سایت همسریابی دوهمدم خالی میکردم دیگه واقعا نمیدونستم چیکار کنم کیفمو گرفتم بسمت در رفتم رزم شمیم، شمیم گویان پشت سرم میومد اصلا بهش اهمیت ندادم الان دلم فقط و فقط آرامش میخاد اونم از جنس ادرس سایت همسریابی دوهمدم جدید سریع ی دربست گرفتم زنگ زدم بهش سامیارم با ی صدایی ک میخاست نشون بده خوشحاله گفت سامیار جونم نفسم با گریه اسمشو صدا میزدم شمیم
آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل کجایی؟
سامیار آدرس سایت همسریابی دوهمدم چیشده آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل کجایی؟ ادرس سایت همسریابی دوهمدل گریه میکنی؟ کسی چیزی بهت گفته؟د یک کلمه حرف بزن جون ب سر شدم ادرس جدید سایت همسریابی دو همدم فقط بگو کجایی باید ببینمت ادرس سایت همسریابی دوهمدم جدید شرکتم شمیم میشه بیای پارک ارم همو ببینیم ادرس سایت همسریابی دوهمدم جدید الان راه میوفتم رو نیمکت نشسته بودم به حال خودم گریه میکردم نیما و شهریار دیگع اصلا نگاهمم نمیکردن، مامان و باباهم که دیگه بدتر فقط وب سایت همسریابی دوهمدم خودشونو میزدن