هی میگه بابا من مگه چیکار کردم. .. نزنین نامردا بازی بود. .. من بیشتر لجم میگرفت محکم تر میزدمش. خلاصه خسته و کوفته با رویا و نیما برگشتیم طرف ویلا که دیدیم هنوز کانال صیغه شیراز و سارگل نشستن. ماهم رفتیم کنارشون. سارگل گفت خسته نباشین.. من دراز کشیدم و گفتم سلامت باشی کانال صیغه در شیراز نشست کنارم. تا دیدمش با ته مونده ی جونی که واسم مونده بود یه مشت زدم بهش. صداش در اومد ای بابا بسه دیگه نفلم کردین هنوزم دست بر نمیدارین کانال صیغه یابی شیراز در تلگرام زد تو سرش و گفت زدی داداشمو ناکار کردی طلبکارم هستی. اه اه تازه بازیمونم بهم زدی... گفتم اه بترکی کانال صیغه یابی شیراز.. کانال صیغه یابی شیراز در تلگرام دراز کشید و چشماشو بست.
كانال صيغه شيراز گفت پاشین بریم داخل
كانال صيغه شيراز گفت پاشین بریم داخل زشته اینجوری مردم رد میشن شما دراز کشیدین. دورمو نگاه کردم فقط منو و کانال صیغه در شیراز دراز کشیده بودیم. کانال صیغه یابی شیراز که عیبی نداشت پس حتما روی صحبتش با من بود. یه نگاه با اخم کردم و گفتم من خودم بچه نیستم که واسم کسی زشته خوبه رو یاد اوری کنه. پس لطفا دخالت نکن کانال صیغه یابی تلگرام شیراز با تعجب به من نگاه کردن. به من چه خو اعصابم و خورد میکنه تازه اونا که از صحبت قبلی منو کانال صیغه شیراز خبر ندارن... ولش.
كانال صيغه شيراز با اخماشو کشید توهم
كانال صيغه شيراز با اخماشو کشید توهم و گفت شمیم میگم پاشو. دلم نمیخواد جلوی پسرای جوون اینطور خودتو ولو کنی. پااشوو.. این داغ کرد. وقتی اخماشو میکشید توهم به شدت با جذبه میشد ولی کوتاه نیومدم نشنوفتی چی گفتم؟ به تو ربطیی نداره چشمامو بستم یهو حس کردم سایه شد چشمامو باز کردم دیدم کانال صیغه شیراز جلوم واستاده و داره با عصبانیت نگام میکنه. کانال صیغه یابی تلگرام شیراز فهمیده بودن اوضاع نادخه واسه همین با نگرانی بهمون نگاه میکردن کانال صیغه در شیراز پاشد و نشست. اخمامو بیشتر کردم توهم و گفتم ها؟ دستشو اورد سمتم و گفت.
پاشو پووف این دست بردار نیست. سیریش چقدر اخه این موقع ظهر خر پر نمیزنه این واسه ما رگ غیرتش گرفته. .گودزیلا ی بد اخلاق تو داداشمی یا بابام که واسم رگ غیرتت زده بیرون ؟ هاان ؟ كانال صيغه شيراز خم شد و کانال صیغه یابی شیراز در تلگرام محکم گرفت و یهو بلندم کرد دستمو اینقدر فشار داد که داشت استخوناش خرد میشد به سمت کانال صیغه موقت شیراز کشوندم کانال تلگرام زن صیغه شیراز همه بلند شدن و دنبالمو راه افتاده. کانال صیغه موقت شیراز محکم کشیدم و گفتم ول کن دستمو.
میگم ول کن وگرنه روی سگمو بهت نشون میدما... هرچی جیغ زدم فایده نداشت نزدیک ویلا بودیم که نیما اومد جلوی کانال صیغه شیراز. صورتش قرمز شده بود و رگ پیشونیش زده بود بیرون. گفت ول کن دستشو سامیار.. كانال صيغه شيراز با اخم گفت نه باید بهش بفهمونم که.. کانال صیغه یابی شیراز نذاشت ادامه بده حرفشو و با عصبانیت گفت میگم ول کن دستشو خورد کردی استخوناشو...دفعه ی اخری باشه باهاش اینطوری برخورد کنی ها. تا من هستم نیازی به غیرتی شدن تو نیست تازه شانست گرفته شهریار نیست وگرنه میدید دست شمیم چجوری گرفتی و میکشونی الان زنده نبودی. بعدم دستمو از دست کانال صیغه در شیراز کشید بیرون.