كانال صيغه يابي مشهد کلافه شد. کانال صیغه یابی مشهد منو اروم برد سمت خونه. اووف از دست این روانی نجات پیدا کردم. کانال صیغه یابی مشهد در تلگرام هنوزم عصبانی بود گفتم نیمایی ولش کن. یه چیزی بود گذشت دستی که کانال تلگرامی صیغه یابی مشهد فشار داده بود و اورد بالا و بهش نگاه کرد. ..گفت بی شرف ببین چیکار کرده به خاطر عمت کاری نکردم وگرنه یه سیلی بهش میزدم که 100دور دور خودش بچرخه. ..مرتیکه ی... دستم یکم کبود شده بود واسه همین داغ کرده بود وارد خونه که شدیم همه نشسته بود. مامان تا کانال صیغه یابی مشهد رو دید با تعجب گفت. کانال صیغه یابی مشهد در تلگرام چی شده؟ چرا صورتت قرمزه؟
مامان چون با حالات نیما اشنا بود سریع میگرفت که الان عصبانیه. کانال صیغه یابی مشهد سعی کرد اروم باشه هیچی یکم بیرون گرم بود واسه همین. مامان مشکوک نگاه کرد و دیگه هیچی نگفت. رفتم تو اتاقم و دراز کشیدم. ای بابا چرا اینجوری میشه هنوز كانال صيغه يابي مشهد چند روز اومده دوبار دعوامون شده بعدش و بخیر کنه. ..گوشیمو دراوردم و زنگ زدم به کانال تلگرامی صیغه یابی مشهد به جهنم اگه خوابم بود مهم نیست. مهم اینکه الان لازمه که حواسم از کانال تلگرام صیغه یابی مشهد قضیه پرت بشه. یه بار کامل زنگ زدم جوای نداد دفعه ی دوم با صدای گرفته ای جواب داد بله؟ صدامو یکم نازک کردم و گفتم عذر میخوام خانوم شما با خانوم شمیم راد چه نسبتی دارین ؟ چطور مگه؟
راستش ایشون تصادف کردن هیچ کسم همراهشون نیست. اگه میتونین سریع بیاین بیمارستان..... چی ؟ تصادف کرده؟ خانوم من دوستشم ولی ایران نیستم سریع به خانوادش خبر بدین توی گوشیش هست شهریار و مامان باباش... و شروع کرد به گریه گوشی برد دور و خندیدم میترسیدم صدام بره بفهمه دوباره گوشیو اوردم دم دهنم و گفتم باشه خانوم حتما خبر میدیم که بیان جسدو شناسایی کنن ج..ج..جسد؟؟ م..مگه م...مرده؟ بله خانوم امیدوارم غم اخرتون باشه. یهو کانال صیغه یابی در مشهد جیغ کشید. وااااااای شمیممممم با جیغی که کشید منفجر شدم از خنده. اول گفت خانوم؟
کانال تلگرامی صیغه یابی مشهد خیلی خنگی
چرا میخندی دوست من مرده شما میخندی ؟ با خنده گفتم می.... کانال تلگرامی صیغه یابی مشهد خیلی خنگی دوباره خندم اوج گرفت. کانال تلگرامی صیغه یابی مشهد بعد از چند دقیقه فهمید خودمم شروع کرد به داد و بیداد و فحش دادن. نمیری کانال صیغه یابی در مشهد خیلییییی بیشعوری. احمق نفهم هیچی حالیت نمیشه مغرت اندازه ی بچه ی دوسالست. .کثافت عوضی. . بری زیر 18چرخ منفجره شده بیرون بیای... همین داشت میگفت که گفتم بای باااای میشی جووون خوش گذشت. قطع کردم کانال تلگرام صیغه یابی مشهد شادیا رو از ما نگیر گوشی رو گذاشتم رو بیصدا که هرچی زنگ زد مزاحم نباشه صدای گوشی.
چشمامو بستم و با لبخند سعی کردم به ارامش دستای كانال صيغه يابي مشهد فکر نکنم. ..با این که داشت میشکوند دستمو ولی بازم گرم و ارامش بخش بود. ..هییی یکم که گذشت صدای ماشین اومد پاشدم و از پنجره بیرون و نگاه کردم. شهریار و روزبه بودن. سریع بدون اینکه به كانال صيغه يابي مشهد فکر کنم از اتاق زدم بیرون خودمو رسوندم بهشون.
رفتم پیش کانال صیغه یابی در مشهد و گفتم سلام بهتری!
کانال صیغه یابی مشهد و رویا تو حیاط بودن و داشتن با شهریار و روزبه صحبت میکردن. رفتم پیش کانال صیغه یابی در مشهد و گفتم سلام بهتری! روزبه لبخندی زد و گفت مرسی بهترم کانال صیغه یابی مشهد در تلگرام با شرمندگی گفت کانال صیغه یابی در مشهد من واقعا عذر میخوام. فکر نمیکردم حالت تا کانال تلگرام صیغه یابی مشهد بد بشه چون میشناسمت میبخشمت. وگرنه اگه کسی دیگه ای بود عمرا جوابشو میدادم.. کانال صیغه یابی مشهد در تلگرام رفت بغلش کرد و گفت نوکرتم همه خندیدیم. یهو صدای در اومد همه برگشتیم به پشت سرمون نگاه کردیم.