کم کم داشت حوصلم سر میرفت یه نگاه کلافه به دور و برم کردم ستیت هلو تا منو دید چند ثانیه منو نگاه کرد یهو پاشد و گفت شمیم بیا با تعجب گفتم کجا؟ پاشو بریم این اطراف میدونم حوصلت سر رفته پاشدم دست رویا و گرفتم دادم تو دستش شما برین ماهم پشت سرتون میایم سایت هلو با ذوق نگام کرد و با رویا رفتن رو به سایت هلو گفتم پاشین حوصلم سرید بابا همشون پاشدن به جز رز و پرنیا. بهتر دخترای چندش نیما و روزبه جلو رفتن نفسم داشت با سارگل و محمد حرف میزد واسه بچش. ..
دیدم فقط سایت هلو پنل کاربری مونده
وقتی رفتن تا کفشامو پام کردم دیدم فقط سایت هلو پنل کاربری مونده این یعنی باید با سامیار برم عشق یکم که جلوتر رفتیم سايت هلو گفت شمیم میبینی وقتی دوست داشته باش چی سریع با عشق هم قدمت میکنه خندیدم ارههه تو که یکی از بندگان شایسته ای.. مخلص شماهم هستیم باشتا اموراتت بگذره یه وقت کم نیاری جوجه نه خواهش میکنم کوفت بچه پررو یکم درو برشو نگاه کرد وقتی دید از سایت هلو دوریم اروم دستمو گرفت. تا سایت هلو ازدواج گرفت لبخندی رو لبم اومد ولی گفتم سایت هلو پنل کاربری ول کن اگه بقیه ببینن خوب نیست شمیم حالا میفهمم چرا همیشه ستیت هلو دستاتو میگرفت!
راستش به سایت هلو حسودی میکردم
واقعا گرمای دست عالیه راستش به سایت هلو حسودی میکردم هرجا میرفتیم اول میومد کنار تو دستتو میگرفت دوست داشتم خفش کنم ای بی ادب به داداش من چیکار داری! شرمنده سایت هلو همسر وقتی بغلت میکرد دوست داشتم سر به تنش نباشه تا اینو شنیدم گفتم سايت هلو واقعا که شوخی کردم عزیز من... برعکس همیشه از رابطه ای داشتین لذت میبردم سایت هلو همسر از الان بگم دیگه از این به بعد من جای ستیت هلو رو میگیرم... خودم و زدم به اون راه و گفتم اونوقت چرا؟
چون شما همسر من میشی. کی من ؟ از کجا میدونی جواب من مثبته! تا اینو گفتم برگشت طرفم اخماشو کرد توهم شمیم متنفرم از این شوخی! پس سعی نکن با این کارا حرص منو در بیاری. باشه بابا بچه که زدن نداره خودمو الکی ناراحت گرفتم سایت هلو پنل کاربری کشیدم بیرون از دستش و راه افتادم جدا ازش. بعد از چند ثانیه با سرعت اومد کنارم سایت هلو ازدواج گرفت و گفت شمیم ببخشید از تصور اینکه مال من نباشی اعصابم بهم ریخت. ..غلط کردم ببخشید خودمو مظلوم کردم و به قول سایت هلو کیش چشمامو شبیه گربه شرک کردم دیگه با من اینجوری حرف نزنی هاااا خندید و گفت من فدای اون چشمات...
چشم دیگه من از این غلطا نمیکنم لبخندی زدم و گفتم افلین حالا بخشیدی؟ با بدجنسی گفتم نوووچ زل زد به لبام چند ثانیه خیره شده بود دستم که تو دستش بود کم کم داشت فشار میداد احساس کردم داره یجوری میشه خندیدم و گفتم سايت هلو ؟ تا صدامو شنید زل زد به چشمام انگاری تازه فهمیده باشه رفت عقب و دستی تو موهاش کشید. لبمو گاز گرفتم تا قهقهه نزنم. پسره ی شیطون رفت جای حوضی که پراب یخ بود یه مشت پر زد به صورتش من فقط واستادن و نگاش کردم بعد از چند مین برگشت طرفم لبخندی زد و گفت بریم سایت هلو ازدواج
سایت هلو همسر این چرا اینجوریه!
رفتن سایت هلو پنل کاربری گرفت... دستاش اینقدر داغ بود که تعجب کردم سایت هلو همسر این چرا اینجوریه! دیگه به روی خودم نیاوردم و باهاش هم قدم شدم رسیدم جای سایت هلو ازدواج دستمو کشیدم و رفتم پیش نفس. کجا بودین شماها ؟ چه دیر کردین ؟ اره یکم اروم اومدیم سایت هلو کیش یه نگاه بد بهم کرد و چیزی نگفت نیما و روزبه و ستیت هلو با دستای پراز بستنی قیفی برگشتن نفری یکی گرفتیم و با لذت خوردیم. ..