به همون شیوه ی قبل کشته شده. سابقه ی بدی نداشته و ظاهرا همه چیز عادی بوده! دانیال از مکث مازیار استفاده کرد و به سمت سرگرد برگشت. با همان لحن خونسرد همیشگی اش گفت: -همه چیز به جز این که اون زن معلوم نیست کیه! ابروهای بهترین سایت صیغه یابی با این حرف بهترين سايت صيغه يابي رفت! -منظورت چیه؟ مازیار به جای بهترین سایت صیغه یابی ایران جواب داد: -قربان اون جا رو کیانوش هاتف اجاره کرده بود از اقای بهترین سایت های صیغه یابی! حدود پنج ماه پیش. اما زندگی نمی کرده. گفته بود که برای یه دفتر مسافرتی اونجا رو اجاره می کنه که چنین کاری هیچ وقت صورت نگرفته!
جز خودش و بهترین سایت صیغه یابی رایگان زن و بچه ای که همراهشون بود بهترین سایت های صیغه یابی دیگه ای توی خونه رفت و آمد نمی کرده. متعجب از حرف هایی که می شنید گفت: -خب اون زن چه رابطه ای باهاش داشته؟ بهترین سایت صیغه یابی ایران سوالش را بهترین سایت صیغه یابی داد: -خب ما مدارک شناسایی شو داخل جیب کتش که توی اتاق خواب بود؛ پیدا کردیم. همون جا تماس گرفتیم با خانواده اش... اون زن و سه تا بچه داره. تا حدودی متوجه ی قضیه شد و همان چین عمیقی روی پیشانی اش نشاند.
سه تا دختر داره که دو تاشون دانشجو هستن و یکی شون کوچیکتره. همسرش هم بهترین سایت های صیغه یابی مدیر یکی دیگه از شعبه هاس. همسرش اومد و شناسایی اش کرد اما.. . زن رو نشناخت.. . حقیقتش خیلی جا خورد. نمی دونست همسرش یه چنین خونه ای داره و.. . باقی اش مشخص بود! پس این طور... از اون زن مدرک شناسایی پیدا نکردین؟ سکوت همه، نشانه ی " نه " بود! بهترين سايت صيغه يابي که به دیوار تکیه زده بود کمی خودش را جلو کشید و صاف ایستاد: بهترین سایت صیغه یابی رایگان سومین قتل بوده؟ و حتما بازم هست...
بهترین سایت صیغه یابی ایران سرش را تکان داد
یارو خیلی هم تمیز کار می کنه. بهترین سایت صیغه یابی ایران سرش را تکان داد: هیچ اثرانگشتی پیدا نکردیم. یه آتو کوچیک. هیشکی ندیده.. . بهترين سايت صيغه يابي جالبه که دو تا قتل قبلی رو توی ماشین انجام داده.. . آلما بهترین سایت صیغه یابی سکوتش را شکست: به نظرم براش جا مهم نیست؛ دنبال فقط مکان مناسبیه که کارش رو انجام بده. هر جا فرصت مناسب رو پیدا کنه. بی توجه به فرضیه ها و صحبت های افرادش؛ در فکر بود. زن اگر ناشناس بود؛ تکلیف بچه چه می شد؟ در بهترین صورت این قضیه؛ زن معشوقه ی مرد بود. در هر شرایطی باید هویت زن ر ا پیدا می کردند. بهترین سایت صیغه یابی از هم همه شده بود. افرادش دو به دو با هم حرف می زدند. بهترین سایت صیغه یابی رایگان بلند شد و همین بلند شدن باعث سکوت یک باره ی اتاقش شد. سمت تخته اش رفت و با ماژیک اسم مقتول سوم را هم نوشت. به سمت افرادش برگشت: -خب بچه های من، باید دنبال سرنخ ها باشیم. اولین ومهم ترین سرنخ شغل این افراده!