سایت همسریابی موقت هلو


آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل چیست؟

اگر من بمیرم، چه جوری می خوای از مخمصه هات نجات پیدا کنی؟! خب بابا! چرا ورود سایت همسریابی دوهمدم ننه من غریبم بازی، در میاری؟ ناجی هستی که هستی!

آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل چیست؟ - همسریابی دوهمدل


همسریابی دوهمدل جدید

نوچ نوچ نوچ! به شاهین گفتم خرس. خودم که جا پای خرس، پام رو گذاشتم. یعنی از دیشب همسریابی دوهمدل جدید 12 تا الان که ساعت، 2:30 خوابیدم! چقدر خوبه آدم دانشگاه نره، بعد استادش خصوصی براش همه چی رو توضیح بده! خب دیگه. حالا وقتشه گوشیم رو روشن کنم. پوف! ملت عجب حوصله ای دارن ها! چقدر پیگیر! خب 22 تاش که مال کیومرث بود. یه چند تاش هم مال علی. 30 تا هم سحر. 48 تاش هم مال بهاره. خب، حالا سیمکارت ها رو جا به جا کنم. عه! شاهین هم که سایت همسریابی دوهمدم جدید زده! یه بوق، دو بوق، سه بوق. اوف مُرده! چهار بوق. بله؟ الو؟ من فکر کردم مُردی! گفتم یه حلوایی هم می خورم ها! بابا! چقدر تو نامردی! مثلا من ناجیتم ها!

اگر من بمیرم، چه جوری می خوای از مخمصه هات نجات پیدا کنی؟! خب بابا! چرا ورود سایت همسریابی دوهمدم ننه من غریبم بازی، در میاری؟ ناجی هستی که هستی! نباشی، دوست هام هستن. چیزه... نه که من علاقهٔ خاصی دارم به لیتو، واسه همون یهو می زنم تو یه فاز دیگه. ولی حالا، در کل ورود به سا ت دوهمدل زده بودی. منم خواب بودم، همین الان پاشدم. گفتم بهت زنگ بزنم، ببینم چیکار داشتی؟ در ضمن، عصر کجا ببینمت؟! اولا که دختر، تو چه قدر می خوابی! الان ساعت 2:30. چه جوری انقدر می خوابی؟! بعد به من می گی خرس! دوما، عصر خودم میام دنبالت. فقط جزوه هات رو بردار! همسریابی دوهمدل جدید 4 میام دنبالت. چهار! چرا ورود سایت همسریابی دوهمدم زود؟!

سایت همسریابی دوهمدم جدید، حاضری؟!

آخه می خوام ببرمت یه جایی که خیلی دوره. نبری سرم رو بکنی زیر آب! خندید و گفت: نه نگران نباش! واسم 888 مدل هست. چیزه... آخه می دونی، من چوون، خیلی وانتونز رو دوست دارم. گاهی وقت ها، می زنم تو اون فاز. وایستا ببینم! داری ادای من رو در میاری؟! نه، چه طور مگه؟! خب بابا، هر کسی به یکی علاقه داره و فن اون اکیپ یا خواننده س. منم فن وانتونزم. مشکلیه؟! باشه بابا! عجب انرژی داری اول صبحی! اگه کاری نداری، می خوام برم تو خندق بلام، یه چیزی بریزم. باشه، برو! بای! بای! خب؛ الان یعنی اینکه من تایم دارم برم یه حموم مشتی. پس پیش به سوی سایت همسریابی دوهمدل جدید. آدم رو تو حموم هم ول نمی کنن! بله؟! سایت همسریابی دوهمدم جدید، حاضری؟!

دخترا تو سایت همسریابی دوهمدل جدید، یک ساعت و نیم چیکار می کنن؟؟

من تا نیم ساعت دیگه دم خونه تونم. وات؟! مگه نگفتی چهار؟! خب، خانوم خنگ! ساعت سه و نیمه! یعنی من یک همسریابی دوهمدل جدید و نیمه تو حمومم؟! دخترا تو سایت همسریابی دوهمدل جدید، یک ساعت و نیم چیکار می کنن؟؟ همون کاری که بقیه می کنن. عجب! خب حالا بیا بیرون از حموم! رسیدم، ورود به سا ت دوهمدل می زنم بیای پایین. باش؛ بای! جلدی زدم بیرون و لباس های مربوطه رو پوشیدم. رفتم جلوی آینه و یه خط چشم و ریمل و رژ لب سایت همسریابی دوهمدل جدید زدم. آخه رنگ مشکی رو خیلی دوست دارم و هر چیز مشکی که فکرش رو بکنین، دارم. رژ لب مشکیم با خط چشم و ریمل مشکیم، ست شد. پوستم، چون از حموم دراومده بودم، اوکی بود و کرم پودر لازم نداشت.

حالا لباس؛ تیشرت بتمن مشکیم رو پوشیدم. مانتو جلو باز مشکی که بلندیش تا باسنم بود رو با شلواری که از بالا تا پایین، زاپ های کوچیک بود رو پام کردم. کفش ونس مشکی_سفید رو هم پام کردم. یه کپ مشکی که روش نوشته بود (سوپر می) رو هم سر کردم. یه روسری بزرگ مشکی هم دور گردنم انداختم و گره زدم. موهام رو هم که از حموم دراومدم، لخت شلاقی کرده بودم، آزادانه دورم رها کردم. اما موهام نصفش تو روسری پنهون بود و نصفیش هم تو کپم. دمپای شلوارم رو تا سه سانت بالای ساق پام تا کردم و گردنبند رو هم کردم گردنم و انداختم روی مانتوم. لاک مشکی هم زدم. کلا تیپم خیلی اوکی شده بود. منتظر تک زنگش شدم و وقتی ورود به سا ت دوهمدل زد، جلدی رفتم پایین.

این دختر چه قدر می خوابه! باهاش ورود به سا ت دوهمدل چهار قرار گذاشتم و الان همسریابی دوهمدل جدید دو و نیم بود. باید پاشم برم یه دوش بگیرم و حاضر بشم. یه دوش نیم ساعته گرفتم و موهام رو خشک کردم و رو به بالا حالت دادم. یه تیشرت مشکی ونس پوشیدم با شلوارِ اسلش، ست تیشرتم که روی رون پام نوشته بود ونس. کفش ونس سفید_مشکیم رو هم پام کردم. خب؛ ساعت سه و نیم بود. یه زنگ به سایت همسریابی دوهمدم جدید بزنم، ببینم می خوام راه بیوفتم، آماده ست یانه. اَه! چرا آماده نشده پس؟! دختره ی خنگ، می گه تا الان سایت همسریابی دوهمدل جدید بودم.حالا بی خیال! بزار فعلا راه بیوفتم.ادکلن رو خودم خالی کردم و روی فرمون ماشین ضرب گرفتم. عه!

سایت همسریابی دوهمدم جدید از خونه در اومد

سایت همسریابی دوهمدم جدید از خونه در اومد. من نمی دونم این دختر، لباس بلند نداره بپوشه؟! این مانتوش که از دیشبیه هم کوتاه تره! من موندم آخه مانتو تا باسن هم داریم مگه؟! آخه الان من به این دختر چی بگم؟! ولی کفش پاش، ست کفش منه! رژ لب مشکی رو لباش، رو مخمه. آخه آدم رژ مشکی می زنه؟! اونم با این لب های بزرگ و برجسته؟! چرا انقدر آرایش می کنه خب؟! اون که بدون آرایش هم خیلی خوشگله! روم هم نمی شه بهش چیزی بگم! من رو نجات بده از دست این دختر! واقعا من چی باید بگم بهش؟! لباس نا مناسب، رژ لب سیاه. وای وای! لاک هاش رو! سیاه زده. اصلا این دختر می خواد من رو بکشه. والا! وگرنه هیچ قصد دیگه ای نداره.

مطالب مشابه


آخرین مطالب