كانال صيغه يابي مشهد ناجی! سلام بر چه طوری؟ اوکی؛ رواله. دیگه کم کم داشتم رد می دادم. هیچ حرفی که نمی زد. وللش! خب اصلا با گوشی ور می رم. رفتم تلگرام. آم، خب! بهاره و سحر و علی و کیومرث و نیوشا و كانال صيغه يابي در تلگرام گروه، آنلاین بودن. خب منم که آنلاینم.
سلام بر كانال صيغه يابي اروميه گل؛ چه خبرا؟! کجایی؟!
کسی بخواد پیام بده، می بینه آنلاینم. رفتم یکم تو چنل ها و یه سری تکست ها رو کپی کردم و گذاشتم تو چنل 13000 ممبریم. عه! كانال صيغه يابي در تلگرام پیام داد. كانال صيغه يابي مشهد! سلام كانال صيغه يابي در تلگرام! چه طوری؟! تو رو نمی بینم، داغون! تو چه طوری؟! كانال صيغه يابي تلگرام طلایی دانشگاه نیومدی! خوبم! آره؛ یکم بی حوصله بودم. بچه ها نگرانت بودند. آره می دونم؛ کلی بهم زنگ زده بودن. بیدار شدم، جوابشونو دادم و زنگ زدم به بچه ها. آها! گوشیم زنگ خورد و اسم كانال صيغه يابي در تلگرام گروه روش نقش بست. بی مقدمه برش داشتم و گفتم: كانال صيغه يابي مشهد دوباره! خخ! سلام بر كانال صيغه يابي اروميه گل؛ چه خبرا؟! کجایی؟! آم! بیرونم. خبر خاصی هم که نیست.
شما چی کارا می کنی؟! کجایی؟ زیر سایه ی شما خانوم خانوما. میای عصر بریم، بگردیم؟ بیرونم، فکر نکنم تا شب خونه برم؛ ولی اگر شد، باشه. بهت زنگ می زنم بریم بیرون. باشه؛ چیزه... ساینا؟! بله؟! با یکم من و من گفت: هنوزم نمی خوای با من باشی؟ كانال صيغه يابي در تلگرام! نمی خوام دوباره شروع کنم.
من همه ش 21 سالم بود که مامان و كانال صيغه يابي مُردند
مگه من مُردم که از این آهنگ ها گوش می دی؟! این (ای یو ایکس) رو وصل کن! همچنان اخم داشت و (ای یو ایکس) رو از من گرفت. نکنه از دست من ناراحت شده؟! وایستا ببینم! حرف بدی بهش زدم که از من دل خور بشه؟! وللش! اصلا برام مهم نیست! ناجی چشم آرامشی اسکل! خخ! (كانال صيغه يابي در تلگرام گروه بزرگمهر) نمی دونم داره چه مرگم می شه! یه دلم، انتقام رو طلب می کنه؛ از یه طرف، یه حس! یه حس خیلی قشنگ. یه حسی از جنس... از... از جنس دوست داشتن. دوست داشتن دختر آدمی که پدر و مادرم رو ازم گرفت. من آدم بدی نبودم. نمی خوام هم باشم؛ اما یه کفه ی ترازو، انتقام؛ اون یکی کفه ی ترازو، عشق! منم یه آدمم با کلی عقده. عقده ی آدم هایی که کشتنم. من همه ش 21 سالم بود که مامان و كانال صيغه يابي مُردند. اگر اون مرتیکه ی عوضی (پدر كانال صيغه يابي اروميه محتشم) به كانال صيغه يابي تلگرام کمک می کرد و وام رو می داد، بابای من تو اتاق عمل تموم نمی کرد.
كانال صيغه يابي تلگرام رو آوردیم تو خونه
جریان برمی گرده به چهار سال پیش؛ همون موقعی که بعد دو سال کنکور دادن، با یه رتبه ی عالی رشته ی مهندسی مکانیک، قبول شدم. اون كانال صيغه يابي تلگرام طلایی به خونه رفتم تا به همه خبر قبولیم رو بدم؛ اما كانال صيغه يابي بندرعباس چت روم رو دیدم که داره مثل همیشه بی صدا اشک می ریزه و کنار خونه مون آمبولانس بود. دلم گواه بد می داد. تموم دارایی كانال صيغه يابي رو جمع کردم تا پول عملش جور شه؛ اما نشد. كانال صيغه يابي تلگرام رو آوردیم تو خونه. دکتر گفت اگه عمل کنه تومور تو سرش رو که هیچی؛ اگه نکنه فقط تا شیش ماه دیگه زنده می مونه. بابای من عاشق کارش بود. به خاطر همین، هر روز می رفت سر کار با اینکه حالش خوب نبود. آخرین عمرش بود؛ اما بازم هر می رفت سر کارش. توی اون شرکت لعنتی و نحس!
كانال صيغه يابي تلگرام چون آب شدن مامانم رو دید، رفت از علیرضا محتشم درخواست وام کرد. گفت یکم از حقوقم رو اضافه تر بده! مریضم، می خوام درمان کنم. اما نکرد و گفت پول ندارم. دکتر گفته بود آخرای عمرش رو بهش زیاد برسید! منم گفتم ببریمش مسافرت. تو جاده تصادف کردیم. من و كانال صيغه يابي بندرعباس چت روم سالم موندیم و فقط با یه سرم و یکم مراقبت خوب شدیم. اما كانال صيغه يابي رفت تو کما. آخرای عمرش بود و دیگه دو روز هم تو کما دووم نیاورد. تومورش اود کرد و مرد. اگه پول داشتم، كانال صيغه يابي تلگرام رو نجات می دادم.
خیلی تلاش کردم. تا شدم كانال صيغه يابي در تلگرام گروه معروف
اگر علیرضا محتشم کمک می کرد، كانال صيغه يابي زنده می موند. مامانم دق کرد! آخه شدیدا عاشق هم بودن. من، كانال صيغه يابي در تلگرام بزرگمهر، توی 21 سالگیم، یتیم شدم. تلاش کردم. خیلی تلاش کردم. تا شدم كانال صيغه يابي در تلگرام گروه معروف. همونی که انقدری پول داشت که تونست روی دست علیرضا محتشم بلند شه. از 21 اردیبهشت به خودم قول دادم، هرسال توی كانال صيغه يابي تلگرام طلایی تصادف، یه ضربه به علیرضا بزرگمهر بزنم تا یواش یواش نابود شه