موسسه همسریابی اصفهان کلافه چنگی به موهای قهوه ای روشنش زد و گفت: نه! ولی راضیش میکنم. عمو و مراکز همسریابی موقت در اصفهان که متوجه اومدن شما همراه من نشدن؟! با بوت های قهوه ایش به برفها زد و گفت: نه! گفتیم داریم میریم شیراز! مرکز همسریابی اصفهان یک کاری کن مراکز همسریابی در اصفهان برگرده! مامان خیلی ناراحته! بابابزرگم خیلی عادی برخورد میکنه و انگار نه انگار! موسسه حقوقی داداشمم که افتاده دست مرکز همسریابی اصفهان و خیلی عادی میره و میاد. وای موسسه همسریابی اصفهان!
خواهش میکنم موسسه همسریابی اصفهان برگردونش
یعنی دلم میخواد موهاش و از ته بتراشم! خیلی اعصابم از دستش خرده. با عجز به چهره ی گرفته ی پسرعمویش نگاه کرد و ادامه داد. خواهش میکنم موسسه همسریابی اصفهان برگردونش. برگردونمش که چی بشه؟! خودت از همه بهتر میدونی برگرده چه طوفانی باز به پا میشه با اخلاق مرکز همسریابی در اصفهان. آقا بزرگ رو ازدواج مراکز همسریابی اصفهان با آیناز پا فشاری میکنه مراکز همسریابی در اصفهان هم که قبول نمیکنه و میشه همون آش و همون کاسه ی یک سال پیش!
اگه برنگرده هم که تمام زحمات چندین و چندسالش از بین میره! اگه مرکز همسریابی در اصفهان نیاد و عروسی آیناز و حسام سر بگیره موسسه رو برای همیشه از دست میده و از ارث و میراث هم محروم میشه! خودت بهتر از همه میدونی که تنها چیزی که برای مراکز همسریابی اصفهان پشیزی ارزش نداره ملک و املاک و ارث و میراثه.
شماره تلفن مراکز همسریابی در اصفهان عقب میرود
دستی به چشمانش میکشد و قدمی به شماره تلفن مراکز همسریابی در اصفهان عقب میرود. چاره چیه؟! اگه تا قبل عروسی اونا موسسه خریده بشه توسط مراکز همسریابی در اصفهان که تمومه؛ ولی اگه نشه مرکز همسریابی در اصفهان برای همیشه همه چی و از دست میده! مخصوصًا با تهمتی که بهش زدن و قهرمانبازی حسام خان!
نفساش را بیرون میدهد و سرش را به سمت آوا که با اخم به زمین خیره شدهاست میچرخاند و میگوید: یک جای کار این موضوع میلنگه! کی باعث ورشکستگی شرکت شد؟! تمام مدارک علیه مراکز همسریابی اصفهان؛ولی کار اون نبوده! پس کار کیبوده؟! همه اش توی این موضوع به بن بست میخورم! نزدیک هزاربار همه چی رو چک کردم؛ ولی مدارک محکم و قوی نشوندهنده ی بودن مراکز همسریابی اصفهان! با زنگ خوردن گوشی شماره تلفن مراکز همسریابی در اصفهان، صاف ایستاد و با لحن کلافه ای گفت: حتمًا مامان داره زنگ میزنه!
من برم دیگه! توهم لطفا سعی کن یک جوری قانع اش کنی به برگشتن، یا حداقل بهش بگو من و مامان اومدیم. راستش حق باتوئه برگشتش هیچی رو حل نمیکنه و فقط وضع رو بدتر میکنه! مرکز همسریابی اصفهان با یاد دروغی که به مراکز همسریابی در اصفهان گفته بود لبش را گزید و گفت: هنوز به مرکز همسریابی در اصفهان گفتم عمو و مراکز همسریابی موقت در اصفهان کارت دارن! اگه بفهمه دروغ بوده سرمن و با گیوتین میزنه! نگاهی به گوشی انداخت و رد تماس داد. نباید این دروغ رو میگفتی!