سایت همسریابی موقت هلو


بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد برای 24 بهمن

با عجله از خرید بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد خارج شد. سیب زمینی های خالل شده رو داخل سبد ریختم و شستم. همینطور که دستامو خشک میکردم

بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد برای 24 بهمن - بلیط هواپیما


خرید بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد

داخل خرید بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد مشغول کمک به بلیط هواپیما چارتر تهران مشهد بودم که بلیط چارتر هواپیما تهران مشهد علی بابا خانم صدا زد: _ مهری؟....مهری؟..... بلیط هواپیما چارتر تهران مشهد با هول جواب داد: _ بله خانم؟

اومدم. با عجله از خرید بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد خارج شد. سیب زمینی های خالل شده رو داخل سبد ریختم و شستم. همینطور که دستامو خشک میکردم، بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد مهری رو دیدم که وارد بلیط هواپیما چارتر مشهد تهران ارزان شد و گفت: _ سلما؟؟

_ بله بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد؟؟

_ بله بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد؟؟

انگار کمی دلهره داشت، چون دستاشو در هم قفل کرده بود و با تردید به سرتاپام نگاه میکرد، که گفتم: _

بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد؟

کارم داشتی؟؟

_ بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد جون، بیا برو بلیط چارتر هواپیما تهران مشهد علی بابا خانم با تو کار داره. با تعجب پرسیدم: _ با من؟؟ _ آره.پاشو که منتظره. با بهت روبروی بلیط هواپیما چارتر تهران مشهد ایستادم و گفتم: _ آخه چیکار داره؟؟

منو بسمت بیرون هدایت کرد و گفت: _ برو خودت میفهمی، بروووو.همینکه از بلیط هواپیما چارتر مشهد تهران ارزان خارج شدم، بلیط چارتر هواپیما تهران مشهد علی بابا دیدم که روی مبل راحتی نشسته و به سر تا پام نگاه میکنه. شاید این دومین باری بود که می دیدمش. اندام الغر و کشیده ای داشت.موهای شرابی که تا شونه اش میرسید. رژ لب سرخ آبی که روی لباش خودنمایی میکرد و بیش از اندازه پر رنگ بود. چشم هایی روشن، ابروهایی قهوه ای، گونه هایی برجسته و لبهایی نازک. با قدم هایی بلند خودمو بهش رسوندم و سرمو زیر انداختم و گفتم:

_ تغییری نکرده خانم. _ برای بلیط هواپیمای چارتری تهران مشهد مشکلی نداری؟؟

شونه ای باال انداختم و گفتم: _کل بلیط هواپیمای چارتری تهران مشهد که مادرم پس انداز داشتو خرج بیمارستان کردیم. ... راستش.....چرا به مشکل بر خوردیم.من هزینه های بیمارستان مادرتو پرداخت میکنم. با بهت بهش زول زدم وگفتم: _ خیلی ممنونم اما...خرج عمل مامان خیلی زیاده. _ هر چقدر باشه میدم. _ آخه....آخه چه دلیلی داره این کمکتون؟

من...من.....نمیفهمم چی میگین. پا روی پا انداخت و گفت: _ مدتیه دنبال یه نفر میگردم که قابل اطمینان باشه. وقتی از وضعیت تو با خبر شدم. با خودم گفتم چرا این دختر نباشه، هم به بلیط هواپیمای چارتری تهران مشهد احتیاج داره و هم همینجا کنار خودمون و تو این خونه ست..... عمیق نگاهم کردو ادامه داد: _میخوام با شوهرم عقد کنی و صاحب فرزند بشی....بليط هواپيما چارتر تهران مشهد که بهت میدم بیشتر از اون چیزیه که فکرشو کنی....نه تنها مادرت میتونه عمل بشه.بلکه خودتم به نون و نوایی میرسی.بچه رو دنیا میاری.تحویل من میدی و میری سراغ زندگیت، یه خونه هم بهت میدم.تاخیالت از بابت جا ومکان راحت باشه. خب.....حاال چی میگی؟؟؟

دهانم از شنیدن این حرفها باز مونده بود.توانایی صحبت کردن ازم صلب شده بود.من چطور میتونستم چنین کاری رو انجام بدم؟؟اصال خودش چرا چنین پیشنهادی به من میداد؟؟

کدوم زن برای شوهرش به سادگی حرف از ازدواج مجدد میزنه؟؟

صدای بلیط هواپیما چارتری تهران به مشهد

با ناراحتی گفتم: _ من......من نمیتونم این کارو بکنم خانم. اخماش در هم رفت و با صدای بلیط هواپیما چارتری تهران به مشهد گفت: _ دیگه چی میخوای؟....بليط هواپيما چارتر تهران مشهد و خونه که بهت میدم....دردت چیه؟؟ _آخه......من......من یه دخترم.....نمیتونم با آیندم بازی کنم.... ابرویی باال انداخت و حق به جانب گفت: _باشه.......باشه.بليط هواپيما چارتر تهران مشهد دو برابرمیکنم. من که جایی روندارم.یه عمو دارم وضعش بدتر از ما نباشه...بهتر هم نیست....بلیط هواپیما چارتر تهران مشهد مهری هم که اینجاس.....پس جایی برام نمیمونه... بغض شدیدم باعث شد لبام بلرزه. با صدای دورگه ای گفتم: _ بهم فرصت بدید......خواهش میکنم

مطالب مشابه


آخرین مطالب