فریماه تو یکی خفه از شکایت از فلای تودی سرش صدای شادی اومد مدیرعامل فلای تودی: توکه خوشبحالته قراره پرواز کنی ترکیه البته باکنایه گفت متاسفم بلیط بدون بار منم از این خوشم نمیاد چندبار با بابا و امیرحرف زدم اما میگن تو بچه ای نمیفهمی عموحامد:
دیدی گفتم یک حسابدارم رییس میتونه بشه فلای چارتر اون آره الیقشه شما راست میگین خانوم رییس ازحسابدار ساده پرواز کرده به رییسی فلاي تو ديواري چرا حسودی می کنی چون امیر الیقش بوده رییس شده اون موقع مغزم هنگ بودو نفهمیدم از چی حرف میزنه و توجه نکردم شادی:
عمو چی میخوای بگی عمه فریماه:
رزرو بلیط هواپیما خارجی بدون پرداخت توام زود باش
هیچی شادی جان بیا به حرفشون گوش نکن بریم رزرو بلیط هواپیما خارجی بدون پرداخت توام زود باش دوباره گریه ام شروع شد که دایی محمد درو باز کرد و منم پریدم بغلش عاشقش بودم
مهربون و با تجربه بود -دایی من دوسش ندارم چیکار کنم تو یه قربونت برم عزیزم مدیرعامل فلای تودی پاک کن درست میشه من چی بگم علی رو میشناسی که ولی مطمئن باش نمیزارم عموحامد: دایی با کدوم مدرک دایی:
یه کاریش میکنیم دایی آهی کشید ورفت بیرون رها: چه مدرکی عمو فلاي تو ديواري: فعال هیچی معلوم نیس رها: پس از کجا فهمیدی خطرناکه عموحامد: یه فکری کنین االن عاقد میاد واسه محرمیت بعدا میگیم هنوز معلوم نیست فلاي تو ديوار: کاش پنجره داشت و فرار میکردیم رها: زنگ زدیم خاموش بودین زنگ زدم هتل گفتن نیستی میخواستم خبرتون کنم رها: یه فکری دارم مرگ آرزوهامو جلوی چشمم دارم میبینم همه باهم گفتیم
-چی رها: تو االن محرمش میشی چه بخوای چه نخوای مجبوری به قول معروف آش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته خودشم از اون بی نمکا بعدشم تا دوهفته دانشگاه ها شروع میشه و میری بیرون میگی یه شرط دارم دوباره باهم -چه شررها: میگی بعد این ترم تو فورجه ها عقد کنیم و اینطوری تمرکز نمیتونم بکنم تا اون موقع منتظر یه رفتار از بهزاد میمونی یعنی یه کاری میکنی که آتو بگیری که تو، تواین کارمهارت داری منظورم آتو گرفتن ازشه وبعد کولی بازی درمیاری که تو باز استادشی و بهم میزنی همشون خنده ای کردن که فلاي تو ديواري گفتاالن اینا تعریف از من بود ؟
یاتیکه انداختی؟
رها: اگه کار بیخ پیدا کنه بهزاد همیشه که اینجا نیست فراریش میدیم اگه نتونست آتو بگیره چی عمو حامد: بقیه روزا چی رزرو بلیط هواپیما خارجی بدون پرداخت نباید باهاش تنها بره جایی از االن دلشوره دارم رها:
خوب این بهزاد خان جمعه ها بیکاره و قراره با پدربزرگش بره ترکیه تا یکماه راحتی بعد اون جمعه ها تو)
یا فلاي تو ديوار قرار میزارین همگی برید
منظورش حامده (یا فلاي تو ديوار قرار میزارین همگی برید و انگار که شما اشتباه میکردین درباره اش به روی خودتو نمیارین هیچیو مثل قبل باشین باهاش فلاي تو ديواري: این آبجی منم ترشی نخوره یه چیزی میشه فعال راه حل خوبیه فلاي تو ديوار: اینطوری آتو هم جلوی ما اتفاق میفته و ماهم شاهدش میشیم رها: دقیقا یکمی دلم آروم گرفت که کسانی رو دارم که به فکرم هستن با زدن در هممون برگشتیم سمت درکه شکایت از فلای تودی با ابهت همیشگیش که کسی جرات نه نگفتن کال حرف زدن نداشت وارد شد فلاي تو ديوار: اما سایت فلای برد همگی بیرون با رزرو بلیط هواپیما خارجی بدون پرداخت کاربیرون و ازشون عذر میخوای و جواب مثبت میدی عاقد اومده ببین بلیط بدون بار از این بی احترامیاتون چشم میپوشونم و چیزی نمیگم میزارم به حساب بچه گیت االن مثل آدم میری -نذار رفتاری که نمیخوام و داشته باشم باهاتمن نمیخوامش سایت فلای برد -داشته باشین اما من دوسش ندارم ونمیترسم ازتون)
عین چی اینو دروغ گفتما ظاهرسازی می کردم (که یه دفعه یکطرف صورتم سوخت بازم اشکام اومد سایت فلای برد که تاحاال ازگل نازکتر بهمون نگفته بود بخاطر اون منو زد بیشتراز قبل ازش متفر شدم کشم واجازه دیدن تورو به دل همشون میذارممیری جواب بله میدی وگرنه بلیط بدون بار به والی علی قسم به جان بچه هام قسم طردت میکنم
و رو اسمت خط می مدیرعامل فلای تودی اگه تهدید میکرد صددرصد عملی میکرد.
دیدن وضع مو فلاي تو ديوار عصبی شد
تا به خودم اومدم رفته بود امروز خیلیا دلمو شکستن که هیچوقت نمیبخشمشون بچه ها اومدن داخل وقتی دیدن وضع مو فلاي تو ديوار عصبی شد ومیخواست بره پیش شکایت از فلای تودی که مدیرعامل فلای تودی دستشو گرفت مامان اومد داخل که خوشحال بود معلومه که خوشحال میشه کیه که پسری با موقعیته کالغه