بسرعت بلند شدم و تلفنو روی میز گذاشتم و گفتم: _ بریم خاله. با هم از خونه خارج شدیم و به عمارت رفتیم.همینکه درو باز کردم افسونو دیدم که روی مبل راحتی داخل سالن نشسته. سایت های همسریابی دائمش دادم و به آهستگی مقابلش ایستادم، با یاد آوری سیلی که دیشب ازش خورده بودم حس نفرت بهم دست داد....نگاهی به سرتاپام انداخت و با اخم های در هم گفت: _ رو بندت کو؟؟
دستی به صورتم کشیدم
از ذوقی که داشتم یادم رفته بود روی صورتم ببندم. با شرمندگی گفتم: _ ببخشید.یادم رفت. _ ببینم نکنه زمانی که تو اتاقید، روبندتو باز میکنی هان؟؟ _ نه سایت های همسریابی دائم آغاز نو.اصال تا بحال چنین اتفاقی نیفتاده. _ اگه بفهمم صورتتو نمایان کردی، من میدونم و تو.
_ نه مطمئن باشید. _ الآن چون همسرم حضور نداره به نزدن روبندت کاری ندارم وگرنه حسابتو میرسیدم. لب گزیدم که گفت: _ بگیر. دستشو بسمتم دراز کرد، چشمم به همون چک دیشب افتاد. با سایت های همسریابی دائم هلو دست بردم و گوشه ی چکو گرفتم، اما اونقدر سفت گرفته بود که نشد از دستش بکشم، با بهت و تعجب نگاش کردم که گفت: _ اگه دست از پا خطا کنی با من طرفی.
چه خطایی سایت های همسریابی دائمی رایگان؟؟
_ چه خطایی سایت های همسریابی دائمی رایگان؟؟
_ تو داری این پولو میگیری، اگه یوقت بزنی زیر قول و قرارت، اونوقت........ حرفشو قطع کردم وبسرعت گفتم: _ نه نه مطمئن باشید من همچین آدمی نیستم، وقتی قولی رو بدم بهش عمل میکنم.بعدم من جایی رو جز اینجا ندارم، شما خیال میکنید از اینجا فرار میکنم؟؟
_ شاید. _ نه خیالتون جمع باشه سایت های همسریابی دائم آغاز نو.من فقط میخوام حال مادرم خوب بشه همین، از اولم گفتم، چیز دیگه ای برام مهم نیست. دستش از روی چک شل شد و چک کامل تو دستام قرار گرفت، با شعف بهش خیره بودم که افسون گفت: _ میتونی بری، یه بار دیگه بدون روبند ببینمت..... _ چشم.چشم.دیگه تکرار نمیشه.
خیلی ممنونم سایت های همسریابی دائم آغاز نو... سری تکان دادم و از عمارت خارج شدم.از سایت های همسریابی دائم هلو چند بوسه روی چک زدم و به هوا پریدم. روز بعد به محض این که چکو نقد کردم سایت های همسریابی دائم کاملا رایگان به سایت های همسریابی دائمی رفتم. لبخند از روی لبام کنار نمیرفت با سایت های همسریابی دائم هلو به همه ی پرسنل سایت های همسریابی دائمی سایت های همسریابی دائمش و خسته نباشید می دادم. سایت های همسریابی دائم کاملا رایگان به اتاق سایت های همسریابی دائم رفتم و با ذوق گفتم: _ سایت های همسریابی دائم هر چه زودتر مامانمو عمل کنید.
پول عملش حاضره. و تراول ها رو روی میزش گذاشتم. سایت های همسریابی دائم عینکشو جابه جا کرد و گفت: _ پس باالخره موفق شدی؟؟ _ بله خوشبختانه. _ خوبه.برو به حساب سایت های همسریابی دائمی واریز کن، منم سعی میکنم عمل مادرتو هرچه زودتر برقرار کنم. با نیش باز گفتم: _ چشم. تمام کارهای مامانو انجام دادم و در آخر خسته و کوفته به اتاقش رفتم: سایت های همسریابی دائمش عزیز دلم.خوبی مامان جون؟؟
مامان با لبخند بی حالی نگام کرد و گفت: _ تو خوب باشی.منم خوبم. _ منکه عالیم.سایت های همسریابی دائم گفته پس فردا عمل میشی. _ عمل میشم؟؟ _ آره دیگه. آبمیوه ای که براش گرفته بودم رو باز کردم و کمی داخل لیوان ریختم و بسمتش بردم که پرسید: _ پول عملو از کجا آوردی؟؟ _ جور شد. _ از کجا آخه؟؟ _ از آقا گرفتم. _ خیرش بده. ههه مادر بیچاره ی من.....
سایت های همسریابی دائمی رایگان نداره با چه مکافاتی این پول تهیه شده.سایت های همسریابی دائمی رایگان نداره به خاطر این پول قراره دخترش بچه ی خودشو بدنیا بیاره و تحویل اونا بده. .... امشب باز باید به اتاق سایت های همسریابی دائما میرفتم.خیلی متعجبم چطور سایت های همسریابی دائما متوجه ی من نشده.یعنی منو فراموش کرده؟؟
کنار سایت های همسریابی دائما عذاب میکشم
با اینکه کنار سایت های همسریابی دائما عذاب میکشم اما.......حس شیرینی دارم.خوشحالم اون شخصی که قراره مدت کمی همسرم باشه..... سایت های همسریابی دائم کاملا رایگان.....وارد حمام شدم و خودمو برای شب آماده کردم. لباس تمیز و زیبایی به تن کردم.از عطر همیشگیم روی لباسم زدم. یهو رفتم به ۷ سال پیش..... روی پر روسریم نفس عمیقی میکشید و میگفت: