دست قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان ایر تو دستام فشردم و گفتم: _ باشه.هرچی شما بگی.ازدواج هم میکنم.فعال غصه ی چیزی رو نخور. _ کی مرخص میشم سلما؟؟
_ وا قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان ایر، تازه عمل شدی.باید بمونی چند روز.
قیمت بلیط پرواز تهران مشهد ماهان.چقدر
با دیدن این همه بیمار که مظلومانه اینجا بستری اند. _ راستی سلما، پول عملو چطور میخوای به آقا پس بدی؟؟ _ تو نگران این چیزا نباش قیمت بلیط پرواز تهران مشهد ماهان.چقدر آخه جوش میزنی؟؟
_ مگه چمه؟؟ _ چیزیت نیست ولی آقا بخواد زن بگیره میره سراغ اون سانتال مانتاالی پولدار. ههه کاش میفهمیدی قیمت بلیط پرواز تهران مشهد ماهان جون که پیمان خان واقعا مغز خر خورده چون اومده منو گرفته .اینکه خواسته ی خودش بوده یا افسون اصال مهم نیست. مهم اینه که حاال اون شوهر منه چه برای یک سال چه صد سال
اجازه دادم قیمت بلیط پرواز تهران مشهد ماهان استراحت کنه، روی صندلی کنارش نشستم و همینطور که خیره به صورت شکسته و پژمرده اش بودم کم کم چشام خسته شد و روی هم افتاد قیمت بلیط هواپیما تهران به مشهد ماهان چند روز دیگه هم بستری بود و این چند روزه همش باالی سرش بودم و اصال خونه نرفتم. امروز باالخره دکترش اجازه ی ترخیصو صادر کرد.
قراره عصر مرخص شه و این موضوع هر دوی مارو خیلی خوشحال کرده. باالخره از این محیط غم انگیز خالص میشیم. بعد از کارای ترخیص، به قیمت بلیط هواپیما تهران به مشهد ماهان کمک کردم تا لباس بپوشه و با یک آژانس به خونه برگشتیم. خاله با اسپند جلوی در انتظارمونو میکشید. کاش پول داشتم واسه قیمت بلیط هواپیما تهران به مشهد ماهان یه قربونی میکردیم.
باتشکر فراوون از خاله وارد خونه شدیم. زیر بازوی قیمت بلیط تهران مشهد هواپیمایی ماهان گرفته بودم و کمکش میکردم. هنوز باید استراحت میکرد.قیمت بلیط تهران مشهد هواپیمایی ماهان سمت تشکی که خاله وسط حال و پذیرایی پهن کرده بود، خوابوندمش. خاله برای قیمت بلیط هواپیما تهران به مشهد هواپیمایی ماهان کمی خوراکی آورد و نشست به گپ زدن با قیمت بلیط هواپیما تهران به مشهد هواپیمایی ماهان.
منم از فرصت پیش اومده استفاده کردم و وارد حمام شدم. چند روز توی بیمارستان واقعا کسل کننده بود. بعد از یه حمام یه ساعته بیرون اومدم.قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان تنها بود، پرسیدم: _ خاله رفت؟؟ _ آره رفت به غذاش سر بزنه. _ اوهوم. با حوله کنارش نشستم و گفتم: _ خوشحالی اومدی خونه قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان؟؟
_ خواستم بگم امشب باید بری اتاق آقا.به قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان چی میخوای بگی؟؟
_ نمیشه نرم؟؟
_ هیس، قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان شک میکنه
آخه شب اوله. _ هیس، قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان شک میکنه.بگو یه مقدار کار اینجاست، میای کمک من. _ اوووووف باشه. _ من میام به قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان رفت و برگشت سر بزنم.نگران تنهاییش نباش. _ باشه خاله.
_ فعال مینکه قطع کردم، قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان رفت و برگشت پرسید: _ مهری بود؟؟ _ بله. _ چی میگفت؟؟ _ اووووم چیزی نمیگفت، ازم خواست برم کمکش.گفت پاش درد میکنه، من برم جای اون، خاله بیاد پیش شما. _ طفلی مهری با این پا دردش خیلی سختشه. _ بله.حاال اجازه میدی چند ساعت تنهات بذارم؟؟ _ برو دخترم.برو کمکش اونم گناه داره، دست تنهاست.
_ چشم. به اتاق رفتم تا لباس بپوشم اگه بگم دلم برای پیمان تنگ نشده دروغ گفتم. حتی خودمم به هم خوابیهای شبانه مون عادت کرده بودم، فقط کاش کمی مهربان تر بود. کاش صدای قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان رفت و برگشت از فکر بیرونم آورد: _ سلما جان؟؟؟ _ بله قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان رفت و برگشت؟؟ _ در میزنن. متعجب از اتاق بیرون اومدم و گفتم: _ کیه این وقت شب؟؟؟ چادری که دم دست بود روی سرم انداختم و به حیاط رفتم، درو که باز کردم چشمم به عمو و زنعمو افتاد، لبخند روی لبام نشست: _ سالم
.خوش اومدید. هر دو رو بوسیدم و کنار رفتم تا وارد بشن. زن عمو گفت: _ اومدیم دیدن قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد ماهان ایر.به سالمتی مرخص شد، آره؟؟ _ بله؛خیلی خوشحالمون کردید. خواستم درو ببندم که عمو گفت: _ نبند عمو.