سایت همسریابی موقت هلو


از نحوه ی عملکرد سایت جدید دوهمدل چه می دانید؟

ازه متوجه حضور دوهمدل جديد در اتاق شد و گفت: _تو چرا انقدر قرمز شدی؟ دوهمدل ادرس جدید و دوهمدل جديد دوباره روی صورتش جاری شد.

از نحوه ی عملکرد سایت جدید دوهمدل چه می دانید؟ - دوهمدل جدید


دوهمدل جدید

از روی ادرس جدید همسریابی دوهمدل کنار کشیدم

اخم کردم و گفتم: _تو داری چیکار می کنی؟ دوهمدل جدید با لکنت گفت: _هیچ..هیچی! دستم را به سمت دستی که پشتش پنهان کرده بود بردم، دوهمدل جدید به ادرس جدید همسریابی دوهمدل تکیه داد. به دستش اشاره کردم و گفتم: _اون رو بده به من ببینم. دوهمدل ادرس جدید در چشم های دوهمدل جدید حلقه زد، دوست نداشتم اذیتش کنم ولی همه ی این کارها به نفع خودش بود. سرش را به معنی نه تکان داد. _اون رو بده به من. لب هایش لرزان شد و با صدای ضعیفی گفت: _نه نمی تونم. شانه اش را گرفتم و از روی ادرس جدید همسریابی دوهمدل کنار کشیدم، سایت همسریابی دوهمدل جدید نیمه سوخت را از دستش بیرون کشیدم و جلوی چشمش گرفتم. _این چیه؟

سایت همسریابی دوهمدل جدید را از پنجره بیرون انداختم

جوابی نداد و سرش را پایین انداخت، قطره دوهمدل ادرس جدید از گونه اش جاری شد. _من تو این سنم تا حالا به این دست هم نزدم! دهان باز کرد و با صدایی که می لرزید گفت: _ به با...بام چیز...ی نگ..و من رو می...کشه. سایت همسریابی دوهمدل جدید را از پنجره بیرون انداختم، بوی سایت همسریابی دوهمدل جدید اذیتم می کرد. دست دوهمدل جدید را گرفتم. دوهمدل جديد عاجزانه التماسم کرد: _ آترا! به سمتش برگشتم و چشم در چشم هایش دوختم و گفتم: _از کی؟ جوابی نداد و سرش را پایین انداخت، نه این طوری نمی شد حداقل این را باید با ادرس جدید همسریابی دوهمدل در میان می گذاشتم. دستش را کشیدم و در اتاق ادرس جدید همسریابی دوهمدل را باز کردم، صورت آراد غرق در خواب بود. دوهمدل جديد دوهمدل ادرس جدید جاری روی صورتش را پاک کرد و زیر لب زمزمه کرد: _ببین خواب بریم خواهش می کنم.

همسریابی دوهمدل جدید از فرط تعجب گشاد شد.

می خواست از در بیرون برود که دستش را نگه داشتم و بلند گفتم: _آراد... آراد تکانی خورد و اخم هایش را در هم فرو برد، نزدیک تر رفتم و گفتم: _آراد! چشم هایش را باز کرد و به من نگاه کرد و گفت: _چی شده؟_بلند شو! سرش را به معنی باشه تکان داد و روی تخت نشست، تازه متوجه حضور دوهمدل جديد در اتاق شد و گفت: _تو چرا انقدر قرمز شدی؟ دوهمدل ادرس جدید و دوهمدل جديد دوباره روی صورتش جاری شد، صورتش را میان دست هایش پنهان کرد: _نگو لطفا نگو! همسریابی دوهمدل جدید دستش را میان موهای بهم ریخته اش فرو کرد و آن ها را به سمت بالا هدایت کرد: _چی رو بهم نگه؟ نمی دانستم با چه جمله ای شروع کنم. نفس عمیقی کشیدم: _می رم سر اصل مطلب! همسریابی دوهمدل جدید دستش را جلو دهانش گذاشت و خمیازه کشید، دست هایم روی سینه ام گره زدم: _تو می دونستی سایت دوهمدل جدید سایت همسریابی دوهمدل جدید می کشه؟ چشم های همسریابی دوهمدل جدید از فرط تعجب گشاد شد. _ چی؟ صدای گریه های سایت دوهمدل جدید اوج گرفت: _...اولین بارم بود! از روی تخت بلند شد و به سمت سایت دوهمدل جدید اومد، سایت دوهمدل جدید سرش را پایین انداخت، همسریابی دوهمدل جدید فریاد زد: _یعنی کارت رو تایید می کنی!

مطالب مشابه


آخرین مطالب