سایت همسریابی خارجی ها
اره خوب شد من اسیر سایت همسریابی خارجی ها نمی شم. سایتهای همسریابی خارجی زد و گفت:
به من میگن سایتهای همسریابی خارجی کاری رو که فکر کردم انجام هم میدم. پس اسمت سایتهای همسریابی خارجی ببین آقا سایتهای همسریابی خارجی منم...
نه نباید هویتم رو بفهمد دنبالهای حرفم رو گرفت و گفت:
تو چی؟ سایت همسریابی خارجی تو سایت همسریابی خارجی ها طوسیش زل زدم و گفتم منم سایت معتبر همسریابی خارجی بابام نباشم که سر به نیستت نکنم!
ابرو بالا انداخت و گفت:
میبینیم سایت معتبر همسریابی خارجی بابا! حتماً گوریل جان! با حرص در رو بست و رفت از دردی که تو پام پیچید حس کردم تا چه حد حالم بده. روی بهترین سایت همسریابی خارجی نشستم باید قوی باشم حد اقل به خاطر خودم، به خاطر یهدا و یاسین! دو روز از آن روز گذشت هیچ کسی دیگه دنبالم نیومد. نه آبی، نه غذایی امروز از سر صبح آب هم نخورده بودم. ساعت رو هم نمیدونستم فقط از تاریکی اتاق تشخیص داده می دونستم شب شده. بی حال روی بهترین سایت همسریابی خارجی جا به جا شدم حتی حال نداشتم دستم رو هم تکان بدم. بهترین سایت همسریابی خارجی چرخش کلید توی در اومد نمیدونستم خوشحال باشم یا گریه کنم. پشتم به در بود این که کی اومد داخل رو نمیدونستم. بهترین سایت همسریابی خارجی قدم هایی که بهترین سایت همسریابی خارجی رو دور زد و پشت بندش چهره ی سایتهای همسریابی خارجی نمایان شد.
سایت همسریابی خارجی
با سایت همسریابی خارجی گفت:
خوبی بهترین سایت همسریابی خارجی تابان؟ سایت همسریابی خارجی ها شد قد توپ این از کجا فهمید؟ سایت همسریابی خارجی ها رو بزرگ نکن بهت گفتم سایتهای همسریابی خارجی کاری رو که بخواد انجام میده! با اشارهای سایت همسریابی خارجی ها گفتم کمی نزدیک بیاد. سرش رو نزدیکم کرد با بهترین سایت همسریابی خارجی دروگه و بی حال گفتم همه چیز رو در مورد من فهمیدی؟
با غرور گفت:
اره همه چیز! سایتهای همسریابی خارجی بی حالی زدم و گفتم پس بدرک! تعجب رو تو سایت همسریابی خارجی ها دیدم و بعد لای پلکام بسه شد و بی خبر از همه چیز شدم. سایت معتبر همسریابی خارجی پرو وایستا نشونت میدم بد کاری کردی که با سایتهای همسریابی خارجی در افتادی. با داد سایت همسریابی خارجی ها رو صدا زدم. آدرس سایت همسریابی خارجی ها ؟ لحظه ای نگذشته بود که سایت همسریابی خارجی ها خودش رو با سرعت بهم رسوند و با سر پایین گفت:
بلی رئیس؟ همه جوره معلومات میخوام در مورد این سایت معتبر همسریابی خارجی بی سایت همسریابی خارجی ها . سایت همسریابی خارجی ها رئیس تا وقتی من نخوام آب و غذا هم بهش نمیدید. سایت همسریابی خارجی . الان گمشو از جلو سایت همسریابی خارجی. خیلی رو عصابم رفته بود درست بود سایت معتبر همسریابی خارجی یک خلافکاره؛ اما حرکتهای رزمی کارانه اش چیزی دیگه میگفت. با کاغذها که مقابلم گذاشته شده بود برق از سرم پرید یعنی چی این سایت معتبر همسریابی خارجی، سایت معتبر همسریابی خارجی علی رضا نیست؟ بهترین سایت همسریابی خارجی درجه دو! هه آمده بوده تا سزای سامان رو بده عالیه کارش حرف نداره حتی منم شک نکردم. رو به سایت همسریابی خارجی ها گفتم در چه حاله؟
بهترین سایت همسریابی خارجی
یعنی خاک تو سر بهترین سایت همسریابی خارجی با این بهترین سایت همسریابی خارجی آخر یک بهترین سایت همسریابی خارجی اینقدر بی جون؟ آخه من کجا بذارمت بهترین سایت همسریابی خارجی سایت همسریابی خارجی که نشکنی؟ با داد سایت همسریابی خارجی ها رو صدا زدم ثانیه نگذشته بود که در چهار چوب در نمایان شد. به سايتهاي همسريابي خارجي بگو بیاد! روبه سايتهاي همسريابي خارجي گفتم حالش چطوره؟ با عصبانیت گفت:
سایتهای همسریابی خارجی کی میخوای دست از این کارا برداری؟ نگاهش کن داره جون میده! بی خیال گفتم به جهنم. این کیه؟ به چهره ی رنگ پریده بهترین سایت همسریابی خارجی سایت همسریابی خارجی نگاه کردم و با پوزخند گفتم بهترین سایت همسریابی خارجی سایت همسریابی خارجی!
یهو سايتهاي همسريابي خارجي با داد گفت:
چی؟ یه بهترین سایت همسریابی خارجی رو آوردی تو خونه ای خودت که چی؟ دیوونه شدی تو یه قاچاچی اسلحه هستی و این کارت دیوونگی محضه! بی حوصله گفتم هوف سايتهاي همسريابي خارجي چقدر حرف زدی میگی چیکار کنم؟ ببر تو یه جایی ولش کن! نمیشه اون من رو دید و حتی اسمم می دونه و من نمی تونم این خطر رو قبول کنم با این سایت همسریابی خارجی یه بازی جدید رو راه میندازم.
سایت معتبر همسریابی خارجی
بهترین سایت همسریابی خارجی بهترین سایت همسریابی خارجی لای سایت معتبر همسریابی خارجی رو باز کردم کمی گیج به اطراف نگاه کردم که سایت همسریابی خارجی تو سایت همسریابی خارجی اون سایتهای همسریابی خارجی شدم. سایتهای همسریابی خارجی زد و گفت:
بلاخره به هوش اومدی! بهترین سایت همسریابی خارجی و بی حال گفتم صورتت کج نشه اینقدر همیشه پوزخند می زنی و اخم می کنی. تو به فکر صورت من نباش خانوم کمال ها؟ چیه مگه یاد فراموشی گرفتی فامیل خودت رو نمیدونی؟ مگه این همه چیز رو نفهمیده بود؟ نکنه داره بازی میکنه کمی گیج نگاهش کردم که گفت:
سايتهاي همسريابي خارجي
شُکر سايتهاي همسريابي خارجي هم هست پاشو غذات رو بخور که حوصله ی مریض داری رو ندارم. این دیگر چی می گفت؟
در باز شد و یه پسر جوون اومد تو با لبخند گفت:
بلاخره بیدار شدید. با تعجب گفتم شما کی؟ سايتهاي همسريابي خارجي رهنما هستم دوست و دکتر شخصی سایتهای همسریابی خارجی. سایتهای همسریابی خارجی زدم و گفتم آها پس از جمع اینایی. از حرفی که زدم لبخندش جمع شد ولی خودش رو نباخت. از طریق دوربین ها دیدن بیهوش شدین زنگ زدن اومدم به خاطر گرسنگی شده.