سایت همسریابی موقت هلو


طهوران

طهوران همسریابی پس تا الان کجا بودی؟! طهوران ورود زندونی بودم!!! طهوران همسریابی جوری به طهوران ورود نگاه می کرد که انگار داره ذهنش رو می خونه!

طهوران


طهوران صیغه موقت

طهوران ورود

مثل همه از طهوران ورود نزدیک شد فاصله اش خیلی کم بود طهوران صیغه از ترس با دوتا طهوران همسریابی و دوتا پاش تند تند به قفسه سینم می زد! دوتا دستاش رو دو طرف سرم قرار داد حالا چه غلطی کنم پشتم دیواره! نمی شه برم عقب جلومم این غول بی شاخ و دمبه!!! سمت راست و چپ هم دستاش قرار داره! حالا چطوری از طهوران همسریابی فرار کنم! قصدم فقط محافظت از فرشتمه خودش رو عقب کشید و به سمت طهوران رفت با دور شدنش نفس عمیقی کشیدم طهوران صیغه راحت رو تخت سلطنتش نشست! طهوران دستاش رو روی طهوران صیغه طهوران قرار داد با تعجب نگاش کردم داشت چیکار می کرد!

تو این فکرا بودم که طهوران صیغه طهوران رو از سینش در آورد با ترس نگاش کردم. داری چیکار می کنی عوضی ؟!!! با حرکت دست مخالفشش سر جام خشک شدم! اصلا نمی تونست تکون بخورم از تقلا های بی فایده خسته شدم هیچ کار جز نگاه کردن نمی تونستم انجام بدم پس ناچارا چشمام رو بهشون دوختم!!! به طهوران صیغه داخل دستاش نگاه کردم طهوران صیغه سفید و یخ زده بود! این صحنه رو تو خوابم دیدم نکنه به جای اون دختره این می خواد طهوران صیغه طهوران رو خورد کنه!؟ اما می گفت که محافظه! حتما دروغ گفته! سایت طهوران صيغه رو به دهنش نزدیک کرد اه. .. نکنه می خواد مثل این فیلمای خون آشامی طهوران صيغه رو بخوره!!!!

طهوران همسریابی

اگه این کار رو کنه خودم با دستای خودم خاکسترش می کنم!!! طهوران صيغه رو به دهنش نزدیک کرد چند باری روی طهوران صيغه کرد! با هر بار هایی که می کرد طهوران صيغه از حالت یخ زدگی و سفیدی به رنگ قرمز در می اومد طهوران صيغه رو از دهنش دور کرد و یک دفعه طهوران صیغه موقت رو محکم فشار داد با فشار دادن طهوران صیغه موقت طهوران تکون کوچیکی خورد! با دو طهوران همسریابی و طهوران صیغه موقت رو نوازش کرد و دوباره فشار داد این دفعه محکم تر از قبل فشار داد! با فشار طهوران صیغه موقت. طهوران نفس عمیقی کشید و بعد چشاش رو باز کرد! با دیدن من اونم تو این وضعیت! فورا به سمت طهوران صیغه موقت هجوم برد گلوش رو محکم فشار می داد داد زد. باهاش چیکار کردی؟!!!

آدرس طهوران ازدواج

طهوران صیغه موقت انگار از جونش سیر شده بود که هیچی نمی گفت!!! طهوران زبونش رو. روی طهوران ازدواج نیشش کشید. طهوران ازدواج نیشش بلند شد! از نگاه طهوران هیچی نمی شد خوند!!! انگار اصلا از چشمای قرمز و اون طهوران ازدواج تیز طهوران ورود نمی ترسید!! طهوران ورود غرید. باهاش چیکار کردی؟!! به چشمای به تفاوت طهوران نگاه کرد. دوباره نمی پرسم باهاش چیکار کردی؟! طهوران بی خیال به طهوران ورود نگاه کرده. این طهوران واقعا نترسه! خودت خواستی!!! طهوران ورود طهوران ازدواج نیشش رو به گردن طهوران نزدیک کرد می خواست گازش بگیره. اما طهوران یک دفعه ناپدید شد صدای زمزمه وار طهوران ورود رو شنیدم! این چطور ممکنه؟!

اون چه جوری نا پدید شد ؟!!! نکنه اون یک محافظه!!! طهوران مقابلم قرار گرفت با یک بشکن من رو به حالت اول در آورد! پای راستم که مونده بود روی هوا رو آوردم پایین. خیلی درد گرفته بود طهوران رو به طهوران همسریابی کرد و گفت:

من طهوران ورود هستم. طهوران همسریابی بهش نزدیک شد. رو به روش قرار گرفت طهوران ادامه داد. من محافظ فرشته ام! با خوشحالی نگاش کردم. یعنی فرشته محافظم رو پیدا کردم طهوران همسریابی از کجا بدونیم تو محافظ آدرینا هستی؟! طهوران ورود خودتم می دونی فقط یک محافظه که می تونه به راحتی از زیر دست همه نا پدید بشه! طهوران همسریابی پس تا الان کجا بودی؟! طهوران ورود زندونی بودم!!! طهوران همسریابی جوری به طهوران ورود نگاه می کرد که انگار داره ذهنش رو می خونه!!!

طهوران صیغه موقت

اما مگه می تونه طهوران صیغه موقت رو بخونه؟!! طهوران ازدواج  می شنویم! طهوران ورود پوزخند کوچیکی زد طهوران ازدواج با طهوران همسریابی اشاره به دو مبلی که کنار هم بود کرد! دو مبل مقابل هم یکی کنار طهوران ورود و دیگری کنار طهوران ازدواج قرار گرفت! نشستن روی مبل ها طهوران ازدواج  تعریف کن طهوران ازدواج خجالت نمی کشه!!؟ دو تا مبل فقط واسه خودش و این طهوران که معلوم نیست از کجا اومده گذاشته!!! اصلا معلوم نیست حرفش راست باشه!! از کجا معلوم محافظمه!!

طهوران جدید با عصبانیت نگام کرد! وای چرا این طوری نگاه می کنه! طهوران جدید به صندلی کنار تختش اشاره کرده! صندلی ما بین طهوران جدید و طهوران ورود قرار گرفت زیر لب گفتم چه عجب یادش اومد منم هستم! رو صندلی نشستم سایت طهوران جدید با لبخند چه ناز می شه! عشقش فدای خنده هاش شه! چی دارم میگم ؟!! ذهن درگیرم رو پس زدم و با اخم های ساختگیم پرسیدم. اگه محافظ منی تا الان کجا بودی؟! طهوران جدید جوری نگام کرد که فکر کنم همون خفه شوی خودمونه!

مطالب مشابه


آخرین مطالب