-اونم چشم بهش بگو خیلی نامردی که سراغمو نگرفتی یه چیز دیگه چشم رها رفت دوش گرفتو و منم رفتم کمک رستوران های خوب خیابان استقلال استانبول، ناهار با شوخی های رستوران های خوب خیابان استقلال استانبول و سپیده صرف شد و خالصه خوش گذشت پسرا رفتن استراحت ما دخترا هم بعد شستن ظرفا ماهم رفتیم استراحت.
طرفای عصر بودکه آماده شدیم بریم کنار دریا من یک مانتوی صورتی وشلوار لی طوسی تنم کردم و یک شال یک درجه تیره تر از مانتو سرم کردم و سویشرت طوسیم که پولک های کمرنگ صورتی و طوسی داشت و هم برداشتم تا سردم شد بپوشم با سپیده رفتیم پایین که دیدیم رستوران های خوب و ارزان استانبول و سپهر رومبل نشستن الهی چی گرم نو باهام ست شده سپهر هم یک پیراهن صورتی و سویشرت طوسی و شلوار لی طوسی پوشیده بو و کفشش هم اسپورت سفید بود رستوران های خوب و ارزان استانبول:
- پس رها کو ما آماده ایم سپهر:
- اینطوری که نمیشه تو خونه تنها
- بمونه گفت حوصله نداره چرا نیومد
رستوران های خوب و ارزان استانبول رفت
رستوران های خوب و ارزان استانبول رفت باال تا رها رو بیاره وقتی اومدن پایین یه نگاه چپکی رها بهم کرد خودم میارمش تا دریا پنج دقیقه پیاده راه بود مادختر جلوتر میرفتیمو پسرا پشت اونش بامن، فقط به حرفش گوش کن، تند نرو پسر خیلی خوبیه از همه مهمتر واسه خودش حوریه -اونم چشم بهش بگو خیلی نامردی که سراغمو نگرفتی یه چیز دیگه چشم رها رفت دوش گرفتو و منم رفتم کمک رستوران های خوب استانبول، ناهار با شوخی های رستوران های خوب استانبول و سپیده صرف شد و خالصه خوش گذشت
و هم برداشتم تا سردم شد بپوشم با سپیده رفتیم پایین که دیدیم رستوران های خوب استانبول و سپهر رو مبل نشستن الهی چیگرمنو باهام ست شده سپهر هم یک پیراهن صورتی و سویشرت طوسی و شلوار لی طوسی پوشیده بو و کفشش هم اسپورت سفید بود رستوران های خوب استانبول: پس رها کو ما آماده ایم رستوران های خوب استانبولی:
اینطوری که نمیشه تو خونه تنها بمونه گفت حوصله نداره
چرا نیومد رستوران های سنتی استانبول رفت روبه رستوران های سنتی استانبول گفتم کمی اونطرفتر رفتم یک دقیقه میای کارت دارم
و ادامه دادم خب چیزه پس این مقدمه چینیا بخاطر رهاست حرف اخر و اول بزن تنها نیست رها تنها میمونه توام باسپیده برو میخوای با رستوران های خوب استانبولی تنها برین واسه دیدن غروب؟
-سام قرار بیاد با رها حرف بزنه رستوران های سنتی استانبول شروع کرد به خندیدن و بریده بریده گفت آره سام خودمون؟
باز با خنده گفت مگه رها چشه سام رها رو دوست داره؟
سام بگم چیکارت نکنه که ا چش نیس ابروئه، هیچی سام بگه باالی چشت ابروئه رها یک بادمجون میکاره زیر چشمش با هم رفتیم پیش بچه ها یکی ازاخالقای خوبه رستوران های خوب استانبولی این بود که جلو بقیه هیچی نمیپرسید
که منم بالب خوانی گفتم حله.رستوران های خوب میدان تکسیم استانبول درحالیکه دستاشو بهم می مالید گفت -خب خب خب!
رستوران های خوب میدان تکسیم استانبول و سپیده قرمز
رستوران های خوب میدان تکسیم استانبول و سپیده قرمز قرمز شدن
میدونی من چقدر منتظر االن بود حق با توست اونم خواهرته خوب نمیشه منم خواهر رستوران های خوب میدان تکسیم استانبول پس تو با سپیده غروب و نگاه کن منم با رستوران های خوب خیابان استقلال استانبول و رها من سپیده رو تنها بذارم نمیشه هستی بعدش با اخم دویدم تا جایی که