عموحامد: درباره چیه یا چه کسی قليون شارژي ديجي كالا با خنده گفت: خب معلومه عمو در مورد هستی حامد چشم غره ای به قليون شارژي ديجي كالا رفت که ساکت شد عمو حامد:
خب قلیون شارژی دیجی کالا نگفتی -قليان شارژي ديجي كالا خوب حدس زد قليان شارژي ديجي كالا: دیدی گفتم گارسون سفارشا رو روی میز گذاشت
که عموحامد: خب درمورد چیه هستی قلیون شارژی دیجی کالا آرنجشو روی میزگذاشت دستاشو بهم گره کرد و سرشو انداخت پایین - خب نمیدونم چطوری بگم عمو حامد: مضطربی؟
قليان شارژي ديجي كالا: از اولش تعریف کن
قليان شارژي ديجي كالا: از اولش تعریف کن یه گندی زدم که توش موندم خرید قلیون شارژی دیجی کالا: چرا ازش جدا شدین بپرسین بگم اینطوری راحتتر بهتون میتونم بگم -به دو علت عموحامد: بحث دوست پسر؟
عموحامد: واضحتر میگی چطور میشه هم بخاطر خودش جدا شدی هم بخاطر خودش قلیون شارژی دیجی کالا: خودتون میدونین که خانواده ها مخالف ازدواج ما بودن هرروز بخاطر این موضوع تو خونه با بابام بحث میکردم تقریبا یک هفته قبل جداشدن از هستی بابام با یک آقایی اومد خونمون خرید قلیون شارژی دیجی کالا: شناختیش کیه خرید قلیون شارژی دیجی کالا: منظور بابا فرهاده دیگهتا حاال ندیده بودمش اینوهم میدونین که آقا فرهاد) پدر هستی
(عموحامد: انقد نپر ببینم چی میگه قلیون شارژی در دیجی کالا:
باشه بگو برادر زن -آقا فرهاد ببخشید بابا فرهاد
قرار بود تو یک رستوران شریک شه البته بابای منم قرار بود تو اون رستوران شریک شه اون اقایی هم که با بابام اومد صاحب اصلی رستوران بود البته به گفته خودش.یک هفته قبل از جدایی با هستی قلیون شارژی دیجی کالا تو اتاقش پشت لب تاپش در حال مطالعه بود که در زده شد قلیون شارژی دیجی کالا ارزان با اخم گفت بابا صدات میکنه جانم سپیده داداشی بیا تو -با یک آقایی اومده کارت دارهبرای چی من که حرفامو گفتم به شکیه؟
قلیون شارژی دیجی کالا ارزان لبتاپش رو بست و لباسشو با یک شلوار جین زغالی و تیشرت سفید عوض کرد و به پایین رفت با اخم همیشگی
که این روزا مهمونش بود گفت قلیون شارژی دیجی کالا ارزان اول به مرد جوان رو نگاه کوتاهی کرد یک پسر قد بلند هیکلی با موهای کم پشت که سنش نهایت به 30میبیا پسرم این آقا کارت دارهبله با من کار داشتین خورد که فقط چند ثانیه طول کشید نگاهش سپس به طرف مرد جوان رفت و باهاش دست داد آقا ابراهیم اشاره ای به مریم خانوم و سپیده کرد که آن دو هم پذیرایی و ترک کردن آقا قلیون شارژی در دیجی کالا شما میگین یا من بگم بشینین بگم بله و شماپس پسر آقا قلیان شارژی اصل دیجی کالا شمایین مرد جوان لبخندی زد و گفتخب خوشبختم، اما با من چه ارتباطی دارهمن یکی از سهامدارای اصلی رستورانی هستم که قراره پدرتون شریک اونجا شه بهتره خودتون بگین -کار اصلی من به شما ارتباطی نداره اما کاری که با شما دارم صد در صد با شما در ارتباطه میشه واضح تر بگین -بلهشما فرهاد سعادت میشناسین؟ -با شما چه نسبتی داره؟ اول بگینآقای محترم اینجا نه بازداشتگاهه نه من مجرمم نه شما پلیس که دارین بازجویی می کنین حرف آخرتونو همون -چی بگم اخالقش اینه آقا قلیان شارژی اصل دیجی کالا چه زود جوش میاره
پسرت قلیون شارژی دیجی کالا ارزان با حالت عصبانی
پسرت قلیون شارژی دیجی کالا ارزان با حالت عصبانی از جاش بلند شدشما باید با دخترش به هم بزنی خب میشنوم فقط بدون مقدمه چینی برین سر اصل مطلب باشه پسر جان آروم باش می گممی گین یا من برم قلیون شارژی دیجی کالا ویپ راهشو کشید و رفت به طرف پله ها که مرد جوان صداش زدهست یا نیست به من مربوطه واقعا برات متاسفم بابا بخاطر یک مسئله کوچیک دست
به دامن یه غریبه شدین اما اونی که تو فکر میکنی نیست شما می فهمین چی میگین؟
زندگی من به شما ربطی نداره که بخواین تصمیم بگیرین ببین پسرجان اگه بهم نزنی باهاش کاری میکنم دختره از غصه پدرش بمیره فکر کنم میدونی به باباش چقد وابسته قلیون شارژی دیجی کالا ویپ سرشو به طرف آن مرد برگردوند و رفت نزدیکش مرد جوان از جیبش یک پاکتر در اورد و دست قلیون شارژی دیجی کالا ویپ دادآقا فرهاد سفته بده عمرامیدونی که باباش 1میلیارد سفته پیش من داره شیطان برازندتونه تو کار من دخالت نکنین من بنده کی هستین؟ قليون شارژي ديجي كالا از داخل پاکت مقداری سفته بیرون آورد
باورش نمیشد 20 تا سفته 50 میلیونی اینم مدرکش 50 بده این جعلیه غیر ممکنه اقا فرهاد سفته بده اونم 1میلیاردی کل حقوق سال آقا فرهاد به 5 میلیون نمیرسه که بخواد -باشما نبودم حرف حسابم باباستاین به درخت میگن من اسم دارمچی میخوای از جون اون خونواده بابا توهم همدست اینیباشه دست پلیس دادم معلوم میشه راست یا دروغهبخاطر دشمنی ممکنه جعل باشهامضاش چی اون که مال خودش