حدس این که ماشی ن کیه، کار زیاد سختی نبود. ماشین، ماشین کسی بود که االن دو ساعت بود منتظرش بودم. ماشین دانلود اهنگ جديد شادمهر جنگ دلم بارون خواست شرقی؛ اهنگ جدید شادمهر جنگ دلم رادیو جوان که امروز به خودش جسارت داد و جلوی کسی وایساد که از شش سال پی ش تا االن، هیچ کس ی نتونسته بود روی حرفش حرف بزنه، و اگر این دختر، سوگلی رضا نبود، و از همه مهمتر، اصرار های ساناز نبود، به هیچ وجه من الوجوه امروز استخدام نمیشد. هرچی عصبانیتی که از ساعت نه تا االن برام جمع شده بود رو سر ته مونده س یگار خالی کردم و محکم به بیرون پرتش کردم. کالفته دستی رو ته ر یشم کشیدم و سعی کردم کمی آروم باشم؛ چون میدونستم با این عصبانیت بخوام برم جلوش، حتما یک بالیی سرش میارم که شرمنده رضا میشم.
رضا کم گردن من حق نداشت؛ رضایی که من رو از کشتن خودم منصرف کرد. از دیوار فاصله گرفتم و با چند قدم کوتاه، خودم رو جلوی آ یینه رسوندم و با اخم به خودم زل زدم. اخمی که شش ساله پیش، نیلوفر اون رو کاشت روی صورتم؛ با شکستن غرورم، با خورد کردن شخصی تم جلوی این و اون، با توجه نکردنش بهم؛ با همه اون چه که یک مرد احتیاج داره، ولی نیلوفر حت ی پشیزی هم براشون قائل نبود. یاد اون اهنگ جدید شادمهر جنگ دلم شوخ طبع و با عقل و منطق افتادم؛ اهنگ جدید شادمهر جنگ دلمی که از لحاظ اجتماعی بودن، زبان زد خاص و عام، توی فامی ل بود.
اهنگ جدید شادمهر سر تو جنگ دلم که وقتی روانشناسی قبول شد
اهنگ جدید شادمهر سر تو جنگ دلم که وقتی روانشناسی قبول شد، همه فقط یک چیز میگفتند و اون هم این بود: الحق که رشته ای قبول شده که با روحیاتش کامال سازگاری داره. آره؛ سازگاری داشت؛ خیلی هم داشت، ول ی تا وقتی که نیلوفر وارد زندگیم نشده بود، وقت ی وارد شد، با دوتا دستای خودش خفه اش کرد و ی ک اهنگ جدید شادمهر جنگ دلم سنگ رو ساخت؛ اهنگ جدید شادمهر سر تو جنگ دلم که حتی چشم دیدن بهار رو، که همه زندگی ش بود، رو نداره. اون اهنگ جدید شادمهر جنگ دلم شوخ طبع و خانواده دوست، بعد از به دنیا اومدن سلین مرد.
پوزخند ی زدم به حال خودم و نگاهم رو از آ یینه گرفتم. خودم رو پرت کردم روی تخت که به خاطر بر خورد ناگهان کمرم به تشک ی ک تیر خفیفی توی کمرم کشیده شد؛ ولی مهم نبود. ساعدم رو گذاشتم رو ی پیشونیم و یاد سلین افتادم. سلینی که هیچ وقت دخترم حسابش نکردم؛ چون خون نیلوفر توی رگاش بود، چون نصفش برای اون عوضی بود. هیچ وقت زیاد نوشی دنش رو از یادم نمیره. هیچ وقت با ا ینکه سلین تو شکمش بود؛ اما کال توی مهمونیا بود و میرفتم جمعش میکردم رو یادم نمیره. یادم نمیره که هفت ماهش بود و اینقدر که خورده بود تا بچه سقط بشه، ولی توی همون هفت ماهگی بچه رو دن یا اورد؛ حتی هنوز که هنوزه به سلین به عنوان پدر نگاهی ننداختم.
با به یاد آوردن کار ل یلی، که سلین رو از خونه خارج کرده، قضیه سلین و نیلوفر و شش ساله پیش، همه از ذهنم پاک شد و تنها چیزی که توی ذهنم اومد، سرپیچی کرد اهنگ جدید شادمهر جنگ دلم رادیو جوان بود. قفسه سینم از خشم و عصبانیت زیاد، تند تند باال و پایین م یرفت که یک دفع صدای باز و بسته شدن در اتاق رو شنیدم. سریع از روی تخت بلند شدم و با قدم ها ی تند، به سمت در اتاق رفتم. این قدر عصبانی بود که چاقو می زدی خونم در نمیومد.
دانلود اهنگ جديد شادمهر جنگ دلم بارون خواست
دستیگ یره در رو محکم کشیدم پایین و همین که می خواستم دانلود اهنگ جديد شادمهر جنگ دلم بارون خواست رو به رگبار داد ببندم، قیافه متعجب اهنگ جدید شادمهر سر تو با همه جنگ دلم جلوی روم ظاهر شد. مش رحیم با تعجب به قیافه من نگاه میکرد. چند ثانیه همین طور به من زل زده بود؛ انگار این همه عصبانیت توی صورتم، اون هم توی ا ین ساعت از شب، براش قابل درک نبود. دستهام رو توی هم گره زدم. پسند ید ی؟ اهنگ جدید شادمهر سر تو با همه جنگ دلم انگار به خودش اومد چون سریع گفت: ببخشید آقا. چیزی شده؟ نفس عمیقی کشیدم و در همون حال که عقبگرد کردم تا برم توی اتاق، گقتم: به تو ربطی نداره.