سایت همسریابی موقت هلو


سایت موقت هلو چگونه سایتی است؟

با یه کمربند همسريابي موقت هلو مشکی که دور کمرش بود نمی رسم بیام خونه برای شام از همه از طرف من عذر خواهی کن دیگه چیزی نگفتن و شام و خوردیم.

سایت موقت هلو چگونه سایتی است؟ - هلو موقت


هلو موقت

 

در مقابل چشمای درشتش دویدم سمت خونه.. یه بغض بدی تو گلوم بود چرا به خودم اجازه دادم بغلم کنه رسیدم به در سالن یه نفس عمیق کشیدم و و چند دفعه ابه دهنم و قورت دادم که بغضم از بین رفت شالم و سرم کردم و درستش کردم و وارد سالن شدم رفتم و روی صندلی نشستم که هلو همسریابی موقت گفت: چرا انقدر زود اومدی هلو موقت ازدواج یه لبخند زدمو گفتم: حوصلم سررفت دیگه اومدم

هلو موقت ازدواج گفت رادوین پس رادسین کوش

اونم یه لبخند زدو دیگه چیزی نگفت همه داشتن حرف می زدن و منم تو فکر تلافیه کارای پاچه گیر بودم که مستخدم روبه هلو موقت ازدواج گفت: خانم شام حاضره میزم چیدم هلو موقت ازدواج: مرسی هما) اسمه مستخدمشون) و رو به ما گفت بفرمایید برای شام یه دفعه هلو موقت ازدواج گفت رادوین پس رادسین کوش رادوین: به من زنگ زد گفت یه کاری برام پیش اومده.رفتم شرکت.

با یه کمربند همسريابي موقت هلو مشکی که دور کمرش بود

نمی رسم بیام خونه برای شام از همه از طرف من عذر خواهی کن دیگه چیزی نگفتن و شام و خوردیم موقع خداحافظی هم رادسین نیومد ماهم خداحافظی کردیم و اومدیم السا مامان پاشو دانشگاهت دیر شد چشمام و باز کردم و گفتم: مامان امروز خیلی خستم نمیرم مامانم چیزی نگفت و رفت بیرون یهوووو یاد این افتادم که امروز با پاچه گیر کلاس داریم دیشب همش داشتم فکر می کردم چه بلایی سرش بیارم که بالاخره یه راه به ذهنم رسید سریع از روی تخت بلند شدم و پریدم تو دستشویی کارام و کردم و پریدم بیرون یه مانتو سفید که تا پایین زانوم بود که دو تا جیب مشکی کنارش بور با یه کمربند همسريابي موقت هلو مشکی که دور کمرش بود با یه شلوار لوله تفنگی مشکی و یه مقنعه مشکی نشستم پشت میز توالتم سریع یه سایه چشم خاکستری به یه روژ صورتی کم رنگ نا سایت هلو موقت و یه خط چشم محو کشیدم و کرمم که هیچی به اندازه کافی سفید بودم موهامم که یه کج زده بودم و یه خردشم ریخته بودم تو صورتم عالی شدم رفتم پایین سریع پریدم یه ساندویچ کره مربا درست کردم و همون طور که گاز می زدم گفتم به کارتون برسین و سریع فرار کردم نشستم پشت ماشین و اهنگ امید جهان و گذاشتم صداشم تا اخر بلند کردم طوری که شیشه ها می لرزیدن و زدم بیرون تو کوچمون دختری قد بلنده بلنده بلنده همسر موقت هلو جهان تو کوچمون دختری قد بلنده وقتی می بینمش بهم می خنده می خوام بگم دوست دارم نمیشه

سایت هلو موقت می کنه درو بر وم می بنده هلو صیغه موقت می کنه درو بروم می خنده تا تو پاتو می ذاری تو یه کوچه هلو موقت تن تو می پیچه توی کوچه تا تو پاتو می ذاری تو یه کوچه هلو موقت تن تو می پیچه توی کوچه تو کوچمون دختری قد بلنده بلنده بلنده همسر موقت هلو جهان تو کوچمون دختری قد بلنده وقتی می بینمش بهم می خنده می خوام بگم دوست دارم نمیشه هلو صیغه موقت می کنه درو بر وم می بنده هلو صیغه موقت می کنه درو بروم می خنده تا تو پاتو می ذاری تو یه کوچه هلو موقت تن تو می پیچه توی کوچه تاتو پاتو می ذاری تو یه کوچه هلو موقت تن تو می پیچه توی کوچه اهنگ که تموم شد منم رسیدم دانشگاه ماشین و پارک کردم و پریدم تو کلاس کسی تو کلاس نبود سریع سوزن ته گردم و که دیشب تو جیب کیفم گذاشته بودم در اوردم و خواستم بذارم تو صندلیش که یه لحظه پشیمون شدم اخهه این چه کاریه تو می خوای بکنی بچه شدی بهه وجدان جون یه چند روز نبودی راحت بودیم ازدستت بیخیال بذاز حالش و بگیرم دیگه به حرف وجدان گوش نکردم و سوزت ته گردو یه کوچولو تو صندلی فرو بردم و طوری درستش کردم که به چشم نیاد و با خیال راحت رفتم نشستم سرجام در کلاس باز شدو کم کم بچه ها اومدن هر پسری هم میومد یه چند لحظه به من نگاه می کرد و یه تیکه می نداخت که دوبرابر جوابش و می دادم هلو همسریابی موقت اومد کنارم نشست

چه سایت همسریابی هلو موقت شدی

اونم چند لحظه زل زد که گفتم: علیک سلام من خوبم تو خوبی واای الی نمیری چه سایت همسریابی هلو موقت شدی یه لبخند سایت همسریابی هلو موقت زدم و گفتم: می دونم سایت همسریابی هلو موقت عزیزم نیازی نبود تو بگی اوه اوه اعتماد به سقفت منو کشته ای البالو خشکه یه دفعه هلو همسریابی موقت زد زیر خنده توجهه همه به ما جلب شد یکی خوانوندم تو پهلوشو اروم گفتم چه مرگته اما اون بی توجه بلند بلند می خندید

خانم امینی مشکلی پیش اومده اوه اوه اوه اینکه پاچه گیرمون چرخیدم طرفش بالا سر ما وایساده بودو اخماشم توهم. ..اوه اوه تیپشو ببین الهییی ننت دورت بگرده یه شلوار کتون مشکی تنگ بایه پیراهن مشکی اونم که یه کت خاکستری هم پوشیده بود.

وای چه همسريابي موقت هلو شده موهاش

 وای چه همسريابي موقت هلو شده موهاش و خیلی سایت هلو موقت ریخته بود تو صورتش که خیلی جذابش کرده بود و شیش تیغم کرده بود بچم جیگرتو خام خام که با صدای پاچه گیرمون خودشو جمع و جور کرده بود گفت: نه استاد مشکلی پیش نیومده پس لطفا دفعه ی دیگه اگر مشکلی پیش نیومده بیخودی نزنین زیر خنده صدای خنده ی ریز ریز بچه ها میومد رنگ صورت هلو همسریابی موقت شده بود رنگ وجه و دستاشو مشت کرده بود با صدای ارومی گفت: چشم استاد استادم سرشو تکون داد همون طور که به طرف صندلیش می رفت گفت: خانم مشرقی بیاید بیاد درس امروز با شماست من که داشتم ریز به ریز کاراش و می دیدم گفتم: استاد امروز کنفرانس با من نبود با اخم زل زد به منو گفت: اینو شما تعیین می کنید.

بفرمایید کنفرانستونو بدین.. اگرم نخوندین برید بیرون اشغال. عوضی. نفهمه خر من که می دونم داری تلافی می کنی ادمت می کنم.

مطالب مشابه


آخرین مطالب