سایت همسریابی موقت هلو


قلیون شارژی چنده؟

خواهش میکنم قلیون شارژی دیجی کالا: خوب قلیون شارژی از کجا بخریم من که دیشب خونتون بودم چه موضوعی بودکه دیشب نگفتی و امروز دعوتتمون کردی

قلیون شارژی چنده؟ - قلیون


خرید قلیون شارژی

این حوالی بی تو گم میشم و هرشب تو خیابون تو کجایی با توام عشق دلم عاشقتم سخت شده دنیام من هنوزم همونم دیوونتم تنگه نفسهام آروم درگوشم گفت بعد از جام بلند شدم به سمت خونه رفتم قلیون شارژی قیمت ارزان هم جلوی چشمای

بابا: بریم دخترم بعد تبریک دوباره و و رسوندن رها اینا به فرودگاه رفتیم خونه بدون فکردن

به قلیون شارژی قیمت ارزان فک نکنم

به کسی خوابیدم تو این چند روز سعی کردم به قلیون شارژی قیمت ارزان فک نکنم خودمو با کار سرگرم کرده بودم تا حدی هم موفق شدم.

روزها از پی هم مگذشت و میگذشت همه سرشون تو کار و زندگی خودش بود امسال هم بخوبی و کمی تلخی گذشت رها هم از وقتی ازدواج کرد کمتر زنگ میزنه فقط شبها باهم چت میکنیم البته منم سرم شلوغه و اینکه تو این مدت هم اصال جواب قلیون شارژی قیمت ارزان رو ندادم درسته کم زنگ میزد و اس که اصال نمیدادهراز گاهی تو مسنجر پیامهای عاشقانه میداد درسته دلم براش پر می کشید ولی این درس هم واجبه براش...

البته بین خودمون بمونه ها با این پیام هاش کیف میکردم

و کلی قربون صدقه اش میرفتم قلیون شارژی دیجی کالا هم تشویقم می کرد واسه تنبیه کردنش.

دانای کل قلیون شارژی ارزان و حامد تو کافی شاپ همیشگی منتظر قلیون شارژی قیمت بودن عموحامد:

چیشده به ما زنگ زد بیایم قلیون شارژی ارزان:

خودت چی فکر می کنی عموحامد: هستی؟ قلیون شارژی ارزان:

غیر اون برای چی باید مارو جمع کنه عموحامد: ولی خودمونیما هستی هم بدجوری لج کرد عمو حامد:

حق که داره اما قلیون شارژی قیمت هم که بیراه نگفته فقط نفهمید نامزدشه قلیون شارژی ارزان: اون حساب نمیشه دوما قرار نیست هم که بفهمه عموحامد: یعنی صداشو نشناخت یعنی هستی قلیون شارژی ویپ: بنظرمن شناخته ولی خودش نگفته عمو حامد: تو خودت چی فکر میکنی قلیون شارژی ویپ: چی بگم نمیدونم عموحامد: قلیون شارژی قیمتچرا دیر کرد؟ قلیون شارژی ویپ: اینم به یکی از اخالقاش اضافه کن بدقولی حامد: جرات داری تو روی هستی بگو قلیون شارژی: مگه از جونم سیر شدم قلیون شارژی دود رنگی وارد کافی شاپ شد و دنبال حامد و قلیون شارژی میگشت که با اشاره حامد بطرف آنها رفت قلیون شارژی دود رنگی با قلیون شارژی و حامد دست داد و گفت -خوب هستین آقا حامد شما چطوری قلیون شارژی جان حامد: ممنون شکر خوبیم شما چطورین ؟

قلیون شارژی دیجی کالا: منم خوبم

قلیون شارژی دیجی کالا: منم خوبم - بدنیستم، شرمنده که وقتتونو گرفتم عمو حامد: خواهش میکنم قلیون شارژی دیجی کالا: خوب قلیون شارژی از کجا بخریم من که دیشب خونتون بودم چه موضوعی بودکه دیشب نگفتی و امروز دعوتتمون کردی عمو حامد: منم خیلی کنجکاوم قلیون شارژی از کجا بخریم با گارسون رو صدا کرداجازه بدین سفارشارو بدیم بعد عرض کنم خدمتتون گارسون: بفرمایین عموحامد:

من قهوه آقا حامد شما اول قلیون شارژی دیجی کالا: منم قهوه گارسون: چشم پس لطف کنین سه تا قهوه بیارین البته یکیش کم شکر باشه -راستی پوریا چرا نیست گارسون: فعال برگشته شهرشون مادربزرگش مریضه برای همین من جاش اومدم گارسون: اگه کاری دارین باهاش بگین به اطالعش میرسونم آهان ممنون گارسون: باشه هفته بعد هم از مرخصی میاد شما لطف دارین بعدا بهش زنگ میزنم -ممنونم گارسون رفت عموحامد: خب تعریف کن -نمیدونم چطوری بگم یعنی واسه منم سخته از کجا شروع کنم

مطالب مشابه


آخرین مطالب