طراح باقیافه جالبی گفت: اخه این انصافه شما همتون زن داشته باشین به جز من. منم زن می خوام از این لحن بچگونش هممون زدیم زیر خنده و بازی رو شروع کردیم وای والیبال طراح و یزدانی عالی بود اونا هم بد نبودن اما اینا عالی بودن ماهم منو خانم صدرایی عالی بودیم مردها 22 ماهم 19 بودیم طراح هم راه به راه می گفت: بچه ها داریم سوسکشون می کنیم
اگه این زنا رو بردیم براهمتون اضافه حقوق رد می کنم ماهم حرص می خوردیم
کانال ازدواج به سبک ایرانی جوون
نوبت اونا بود که بزنن توپم دست طراح یه دفعه شیطنتم گل کرد و باناز گفتم: کانال ازدواج به سبک ایرانی جوون توپ و که می خواست محکم برنه اروم زد و با تعجب گفت: با منی رفتم زیر توپ و خوابوندمش تو کانال ازدواج ایرانیان مقیم خارج شون و گفتم: دقیقا با تو بودم وای که همه زدن زیر خنده مرد ها هم اعتراض کردن به کانال ازدواج به سبک ایرانی اما کانال تلگرام ازدواج موقت ایرانیان همون جور میخ من بود از نگاش معذب شدم و سرم و انداختم پایین بازی ناجوان مردانه نداشتیما معلومه که نداریم شما حواستو جمع خودتون کنین از ما ضعیفه ها ببرین کانال تلگرام ازدواج موقت ایرانیان خندید و چیزی نگفت بچه ها یه لحظه بیاین هممون جمع شدیم و گفتم: ببین اینا از ما خیلی قوی ترن برا این که ازشون ببریم من نقشه ریختم نقشه هامو گفتم و همه موافقت کردن حالا بودیم 20 - 22 به نفع اونا توپو دادیم دست بهار اومد بزنه که کانال ازدواج ایرانی خودشو پخش کانال ازدواج ایرانیان مقیم خارج کرد منم بلند با اظطراب گفتم: وای نازنین چی شد همه نگاها اومد سمت ما که بهار توپ و خوابوند تو کانال تلگرام ازدواج ایرانی کانال ازدواج ایرانیان اروم بلند شدو گفت: هیچی یه ذره خسته بودم. .
بازم همه زدیم زیر خنده منم گفتم: اوه اوه می بینم که بدجور دارین سوسک می شین حالا بودیم: 22 - 21 این دفعه توپ دست من بود توپو دادم دست کانال ازدواج ایرانیان یه چشمک زدم رفتم جلو گفتم: کانال تلگرام ازدواج موقت ایرانیان یه لحظه میای نگاه شیطونش و انداخت تو چشمام یه ابرو شو انداخت بالا و گفت: نوچ نمیام تو معلوم نیست باز چه نقشه شیطانی تو سرته نه بابا کارت دارم تو بیا بچه ها شما حواستون باشه اصلابه ما نگاه نکنین اهههه نقشم بهم ریخت می خواستم دم گوشش یه چرتی بگم که حواسه همه به ما پرت بشه اما حالا نمیشه سریع نقشه مو عوض کردم اومد جلو دست به کمر گفت: فرمایش بدون اینکه چیزی بگم دستامو بردم بالا و صورتشو لینک کانال ازدواج ایرانی گرفتم که چماش گرد شد قدش ازم خیلی بالاتر بود به طوری که من تاسینش بودم اونم با کفش پاشنه 10 سانتیم رو پنجه پاهام وایساده بودم و همه فکر می کردن می خوایم کارا خاک برسری بکنیم کانال ازدواج ایرانم که چشماش قد تخم مرغ با صدای ارومی گفت: چی کار می کنی سرمو بردم جلوووو که یه دفعه فریاد 22 - 22 بلند شد با یه لبخند شیطون دستام و رها کردم و گفتم: می خواستم ببینم چشمات چه رنگیه طراح هنوزم متعجب وایساده بود و منونگاه می کرد ریز خندیدمو رفتم پیش بقیه .
کانال ازدواج ایرانیان توپ و زد
می دونستم انقدرجنبش بالاس که فکرو خیال الکی نکنه تا 23 می خواستیم بازی کنیم اینم اخرین بودو نهایی دیگه فکری به ذهنم نمیرسید مونده بودم چیکار کنیم که کانال ازدواج ایرانیان توپ و زد کانال ازدواج ایران رفت زیرش اومد طرف من که رفتم زیرشو زدم اما نمی دونم پام به چی گیر کرد که محکم خوردم کانال تلگرام ازدواج ایرانی مزه شوری خونو تو دهنم حس کردم صدای جیغ کانال ازدواج ایرانیان بهار بلند شد اومدم بلند شمو بگم چیزی نیست که.یه دستی دور کمرم حلقه شدو منو کشید تو بغلش همه دورم جمع شده بودن که صدای طراح بلند شد: السا حالت خوبه چرا چشماتو بستی السا عزیزم چشماتو باز کن
اروم چشمامو باز کردم که نگام تو نگاه طراح گره خورد با نگرانی گفت: خوبی چیشدی چیزی نیست چی چیرو چیزی نیست لبت داره خون میاد الان میرم می شورم از تو بغلش بلند شدمو رفتم لبمو شستم زیاد خون نیومده بود رفتم بیرون که لینک کانال ازدواج ایرانی پرید جلومو گفت: خوبی می خوای بریم بیمارستان برا اینکه خیالشونو راحت کنم خندیدمو گفتم: اره بابا شمشیر که نخوردم یه زخمه کوچیکه راستی بالاخره کی برد کانال ازدواج ایرانیان مقیم خارج: ما توکه خوردی کانال ازدواج ایرانیان مقیم خارج اقا کانال ازدواج به سبک ایرانی پرید اومد پیش تو اونام زدن
اقا کانال ازدواج به سبک ایرانی پرید اومد پیش تو
منم خوابوندم تو پو تو کانال تلگرام ازدواج ایرانی ایولل طراح هنوز روبه روم بودو زل زده بود بهم ارم گفتم: چیزی شده سرشو به معنی نه به چپو راست تکون داد و رفتیم نشستیم حس کردم کلافست اخرم زودتر ازهمه بلند شدو شب بخیر گفتو رفت که بخوابه ماهم کم کم هممون بلند شدیم و رفتیم بخوابیم رفتم تو اتاقم لباسامو با یه تاپو شلوارک قرمز عوض کردمو خوابیدم ارین بود با من دست تودست هم داشتیم راه می رفتیم تو پارک از صدای لینک کانال ازدواج ایرانی خودم از خواب پریدم نشستم رو تخت قلبم تند تند می زد در باز شدو کانال ازدواج ایرانی و بهار باکله اومدن تو اتاق باصدای بلند هق هق می کردم کانال ازدواج ایرانی اومد سرم و تو بغلش گرفتو گفت: هیسسسسس چیزی نیست عزیزم خواب دیدی گلم اما من هق هق می کردم و اروم ارینو صدا می کردم
از بغل کانال ازدواج ایرانی کشیدم بیرون
السا گلم اروم باش فدات بشم چیزی نشده یه ذره که اروم شدم خودم و از بغل کانال ازدواج ایرانی کشیدم بیرون و گفتم: ببخشید خواب بدی دیدم شما رو هم بد خواب کردم بکپ بابا برام هندونه قاش می کنه ماهم بریم بکپیم السا می خوای پیشت بمونم نه ببخشید. برین بخوابین.