حضور من تا holoo ازدواج موقت اندازه باعث ناراحتی و نفرت ایزابل عزیز شده است
هر موقع می خواهد بیاید و برود. من در holoo ازدواج قضیه قدرت انتخاب ندارم. لطفا بروید و عینا حرف های مرا برای ازدواج هلو بازگو کنید. سر مستخدم که دستور اکید دریافت کرده بود که با ایزابل با نهایت احترام رفتار کند تعظیم بزرگی کرد و از در خارج شد. چند دقیقه بعد دو مرتبه وارد شده و ورود دوک دو والومبروز را اعلام کرد. ایزابل که از صندلیش در کنار آتش نیم خیز شده بود بار دیگر با رنگ و روی پریده روی آن افتاد. در همین حال مهمان نا خوانده ازدواج هلو در جلوی در ظاهر شد. دوک در را بست و کلاه در دست خیلی آرام به ایزابل نزدیک شد. ولی وقتی فهمید که ایزابل بطرز وحشتناکی می لرزد و و این طور بنظر می ر سد که در حال ضعف کرده است در وسط اطاق ایستاد، تعظیمی کرد و با لحنی آرام و شیرین گفت:
اگر حضور من تا holoo ازدواج موقت اندازه باعث ناراحتی و نفرت ایزابل عزیز شده است اجازه بفرمایید من مرخص شده تا ایشان وقت کافی داشته باشند که به دیدن من عادت کنند. ایشان زندانی من هستند... این حقیقت دارد ولی علی رغم همه این حرف ها من بنده زر خرید ایشان هستم. پنل کاربری سایت همسریابی هلو به سردی پاسخ داد: این تعارفات سست و بی پایه و دور از حقیقت است. بعد از همه کارهای ناشایست و توهین آمیزی که درحق من روا داشتید. دوک با لبخندی گفت: این ها همه نتیجه طبیعی این است که اشخاص را با این مقاومت طولانی و بی امان تا نقطه انفجار کنار بزنید. وقتی آن ها تمام امید خود را از دست دادند بدیهی است که دست به هر اقدامی می زنند چون می دانند که هر کاری بکنند مسئله را خراب تر نخواهند کرد. اگر شما فقط قدری تحمل داشتید که ابراز عشق مرا گوش کرده و مثل همه مردم بعد از مدتی تصمیم می گرفتید که عشق مرا قبول یا رد کنید من در زمره کسانی که در خفا بشما عشق می ورزیدند در آمده همواره holoo ازدواج امید را داشتم که شاید روزی عقیده خود را در مورد من عوض کرده و به ندای من جواب مثبت بدهید.
holoo ازدواج موقت کار را می توانستم
شاید اگر نمی توانستم که نهال عشق را در دل شما بنشانم holoo ازدواج موقت کار را می توانستم بکنم که دل سنگ شما را نرم کرده و کاری کنم که دلتان بحال این عاشق وارسته بسوزد. این خودش قدم بزرگیست و در خیلی از موارد تبدیل به عشق و علاقه واقعی شده است. در آخر شاید شما قبول می کردید که رفتار شما با من تند و خشن بوده و رعایت مرا نکرده بودید. ایزابل عزیز من... باور کنید من هر کاری از دستم بر می آمد کردم که کار ما به holoo ازدواج پایان نمی انجامد. ایزابل جواب داد: اگر شما از اول از طریق شرافت و انسانیت وارد شده بودید من این احساس را داشتم که چه موجود بد شانسی بوده ام که به هر دلیلی نتوانسته بودم به ابراز محبت صادقانه شما جواب مثبت بدهم. من خالصانه ترین همدردی خود را به شما تقدیم و از داشتن دوستی مثل شما مباهات می کردم. بجای این که بطور دائم از شما فرار کرده و تنفر داشته باشم.
دوک با صدایی که از فرط خشم می لرزید فریاد زد:
آیا شما اعتراف می کنید که از من نفرت دارید؟ ولی ازدواج هلو خود را کنترل کرده و بعد از یک لحظه با صدایی آرام تر اضافه کرد: ولی باور کنید که من مستحق این رفتار نیستم. تنها اشتباه من در مورد شما اگر بتوان آن را اشتباه نامید عشق زیاد من به شما بوده است. کدام زنی است که هر چه قدر عفیف و پاکدامن باشد از اینکه مورد تحسین فردی مثل من قرار گرفته ناراضی و خشمگین باشد؟ عالی جناب... مطلقا holoo ازدواج موقت دلیل نارضایتی یا خشم نیست. اگر کسی که ابراز عشق می کند حد خودش را نگاه دارد و از مرز ادب و احترام عبور نکند البته حرف شما صحیح است و همه خانم ها holoo ازدواج را قبول می کنند. ولی وقتی چنین شخصی در اثر بی صبری متوسل به کارهای خلاف عرف نظیر بزور، دزدیدن و زندانی کردن می شود نتیجه مستقیم آن بی زاری و نفرت خواهد بود. اجبار و تهدید در ارواح آن هایی که طبیعت وارسته و سربلند دارند ایجاد عکس العمل منفی می کند. عشق واقعی از حد بشری تجاوز کرده و یک رابطه الهی می شود و به همین جهت هرگز با زور و قدرت نمایی سر و کار ندارد. این چیزی نیست که بتوان با پول خرید و یا با اصرار و ابرام بدست آورد. درحالی که پنل کاربری سایت همسریابی هلو با آن صدای زیبا و بهشتی خود سخن می گفت والومبروز هر دم عصبی تر شده و با خشم لب پایین خود را گاز می گرفت. رنگ او مثل ارواح سفید شده و به سختی خود را کنترل می کرد.