درود بر پزشکان بزرگ یونان قدیم هیپوکرات و هیژیا. در سایت همسریابی طوبی بدون فیلتر موقع دستی بی صدا در اطاق را گشود و سر زیبا و با وقار از میان در پیدا شد. شب وحشتناکی را که گذرانده بود طوبی سایت همسریابی را ده سال پیرتر کرده بود. طوبي سايت همسريابي با صدایی که به سختی شنیده می شد گفت: " خواجه لوران... مریض ما در چه حال است؟ "
پزشک جراح انگشتش را روی لبش گذاشت و با دست دیگر به صورت دوک جوان اشاره کرد. سر دوک هنوز کمی بالا قرار داشت و صورت طوبی 24 سایت همسریابی آن حالت مرگ بار دیشب را از دست داده بود. سپس با قدم های بی صدا که مخصوص افرادی است که در حرفه پزشکی کار می کنند به شاهزاده نزدیک شده و با احترام و ملایمت سایت همسریابی طوبی ورود را به اطاق مجاور برد و خیلی آهسته گفت:
"خودشان وضع مریض را ملاحظه فرمودند. مریض به تنها بد تر نشده بلکه پشرفت سایت همسریابی طوبی جدید حاصل کرده است. مطمئنا هنوز از خطر نجسته و در شرایط بسیار بحرانی به سر می برد. اگر مشکلی پیش بینی نشده پیش نیاید من می توانم عرض کنم که ما طوبي سايت همسريابي را نجات داده ایم. امید من این است که هر چه زودتر ایشان بهبود کامل حاصل کرده و از زندگی خود لذت برده مثل اینکه هرگز چنین اتفاقی نیافتاده بود. "
صورت نگران باز شد و چشمان زیبایش از سایت همسریابی طوبی 81 سخنان امید بخش برق زد. طوبی سایت همسریابی به طرف در اطاق مریض رفت. خواجه لوران با نهایت ادب جلوی او گرفت و گفت:
حیات طوبی 24 سایت همسریابی هم اکنون به مویی بسته است
" به من اجازه بفرمایید که از ورود شما به اطاق مریض در سایت همسریابی طوبی در تلگرام لحظه جلو گیری کنم. من می دانم که دکتر ها گاهی خیلی ناساگار و نامطبوع می شوند و درخواست هایی دارند که برای اطرافیان مریض انجامش کار ساده ای نیست. من از شما اکیدا درخواست می کنم که نزدیک دوک دو والومبرز نشده و حتی وارد اطاق هم نشوید. هر واکنش عاطفی برای طوبی سایت همسریابی کشنده خواهد بود. حیات طوبی 24 سایت همسریابی هم اکنون به مویی بسته است. استراحت مطلق تنها دوای درد اوست. من مطمئن هستم که در چند روز آینده ایشان قدری از توان خود را باز خواهند یافت و من می توانم اجازه بدهم که برای مدت کوتاهی با ایشان ملاقاتی داشته باشند. من میدانم که سایت همسریابی طوبی بدون فیلتر تا چه حد برای عالی جناب سخت و سنگین است ولی سایت همسریابی طوبی 81 برای خوبی خود فرزندتان است. "
سایت همسریابی طوبی جدید که خیالش تا حد زیادی راحت شده بود به چیزهایی که دکتر می خواست گردن نهاد و به اطاق خودش بازگشت. در آن جا طوبي سايت همسريابي خودش را سرگرم خواندن مطالب کرده تا وقتی که سر مستخدم وارد شد و اعلام کرد که نهار آماده است. به سایت همسریابی طوبی ورود گفت:
" بروید و به دختر من... مادموازل لاکنتس ایزابل دو لینوی. .. که از سایت همسریابی طوبی در تلگرام به بعد به این صورت ایشان را خطاب خواهید کرد. .. بگویید که من از ایشان درخواست می کنم که برای صرف غذا به من ملحق شوند. "