سایت همسریابی هلو جدید سرش را تکان داد
گرفتن دست خواهرش وسیله ای بود که به سایت هلو جدید احساسات برادرانه خود را ابراز کرده و از اینکه سایت همسریابی هلو جدید عامل همه این مشکلات و منجمله مجروح شدن خودش شده بود عذر بخواهد. تمام آن هوا و هوسی که در وجودش نسبت به ایزابل احساس می کرد حالا جای خود را به دوستی برادرانه داده بود و این جراحت سخت که ازدواج سایت جدید هلو را تا آستانه مرگ برد در بروز این احساسات بی تاثیر نبود. ایزابل برای او حالا کنتس دو لینوی خواهر عزیزش بود. او با دیدن شوالیه ویدالینک برای سایت همسریابی هلو جدید سرش را تکان داد و دستش را برای یک لحظه از دست ایزابل در آورد که با شوالیه دست بدهد.
این تنها چیزی بود که دکتر به سایت هلو جدید اجازه داده بود. ولی چشمانش حرف دلش را به صراحت بیان می کرد. در عرض چند هفته آینده والومبروز که بسرعت نیروی خود را باز می یافت از بستر بیماری برخواسته و روزها در روی یک صندلی راحتی در کنار پنجره باز می نشست و از هوای لطیف بهاری استفاده می کرد که بار دیگر رنگ به صورتش باز گردانده و چشمانش را روشن کرده بود. ایزابل اغلب اوقات با ازدواج سایت جدید هلو بود و برای او با صدای بلند کتاب می خواند. از آنجایی که خواجه لوران دستور اکید داده بود که سایت همسریابی هلو جدید اجازه صحبت کردن ندارد سایت هلو جدید جز در موارد ضروری همیشه ساکت بود. یک روز وقتی که ایزابل یک فصل از یک کتاب را تمام کرده و می خواست که فصل بعدی را شروع کند دوک از فرصت استفاده کرده.
گفت:
خواهر عزیزم... ازدواج سایت جدید هلو کتاب بدون شک بسیار هیجان انگیز و نویسنده آن آن را خیلی خوب نوشته است و پیداست که استعداد فراوانی در نویسندگی دارد. ولی من بایستی اعتراف کنم که گفتگو های شیرین با ترا ترجیح می دهم. می دانی. .. من نمی توانستم تصور کنم که وقتی تمام امید خودم را در مورد تو از دست دادم توانسته باشم حتی بیش تر از آنچه در خیالم بود در مورد تو بدست بیاورم. مهربانی و محبتی که به یک برادر می شود با عشقی که به یک آدم غریبه پیدا می کنیم کاملا فرق داشته و باهم قابل مقایسه نیست. تو همانقدر که در مقابل دیگران دست نیافتنی هستی در مورد من تا ادرس سایت جدید هلو حد مهربان و دلسوز بوده و حاضر به فداکاری هستی.
غیر از ادرس سایت جدید هلو
من این دوستی و محبت آرام و عمیق را هرگز در زندگی تجربه نکرده بودم چون مادرم در کودکی از دنیا رفت. سایت همسریابی هلو ادرس جدید یک طرف دیگر محبت زنانه است که تا کنون بر من مجهول مانده بود. من از لحاظ عاطفی به علت محرومیت از داشتن مادر مانند آن شکارچی افسانه ای بودم که بدون توجه به هیچ چیز فقط به خواسته آنی خود فکر کرده و دیوانه وار از هرگونه مخالفت پریشان خاطر می شدم. من به زن های زیبا در اطراف خودم مانند چیزهایی که باید شکار شوند نگاه می کردم. من طاقت شکست نداشته و خودم را مقاومت ناپذیر تصور می کردم. وقت صحبت از پاکدامنی می شد من با بی اعتنایی شانه های خود را بالا انداخته و من بایستی به تنها کسی که به طور واقعی در مقابل من مقاومت کرد بگویم که با تجربه خودم دلیلی هم نداشتم که غیر از ادرس سایت جدید هلو فکر کنم.
همانطور که گفتم من وقتی یک طفل کوچک بودم مادرم مرد و خواهری هم نداشتم که نزدیک من باشد و مرا راهنمایی کند. من به هیچ وجه نمی توانستم تصور کنم که با وجود لطافت و ظرافت زنان قادر هستند کارهایی انجام بدهند که از عهده هیچ مردی بر نمی آید. در سایت همسریابی هلو ادرس جدید موقع من ترا دیدم. من بدون اختیار به طرف تو جذب شده که شاید به علت اشتراک خونی که ما باهم داریم بود. برای اولین مرتبه در عمرم سایت جدید همسریابی هلو جاذبه به همراه احترام و درکی بود که برای من پیدا شده بود. شخصیت تو مرا تحت تاثیر قرار می داد و حتی وقتی که دست رد به سینه من زدی باز هم از سایت جدید همسریابی هلو احساس من به تو چیزی کم نشد.