این حقم نیست این همه تنهایی حلقه ها را سر جایشان گذاشت وپشت پنجره ایستاد و به آسمانی که با ابر تیره ای پوشیده بود خیره شد
بارش قطرات تند باران، آرامشی خاص به روح آزرده اش می داد، همیشه عاشق هوای بارانی بود.
ولی این بار قلبش مملو از غم و غصه ای بود که دوست داشت ساعت ها زیر باران راه برود و با تمام وجود اشک بریزد.
سایت ازدواج دائمی شیدایی بود
انگار تنها راهی که می توانست این همه غصه را از وجودش پاک کند همین راه بود. با صدای زنگ گوشی همراهش به طرف گوشی اش که روی میز عسلی بود برگشت، گوشی را برداشت. سایت ازدواج دائمی شیدایی بود. سلام سایه، خوبی؟ سلام، خوبم! تو خوبی ؟ قبراق و سرحال بابا مامان خوبند ؟. خوب! مثل شیرین و فرهاد تو چه می کنی؟. تنهاییم و با بارون قسمت می کنم. لحن صدات گرفته! اتفاقی افتاده ؟ نه نه!. .. چیزی نیست دانشگاه نرفتی ؟
امروز کلاس نداشتم. عالیه. منم تقریبا کارم تمومه. میام با هم بریم بیرون کجا؟
توی این هوای بارونی کجا می تونیم بریم؟. جاهای زیادی رو می شناسم که توی این هوای بارونی خیلی قشنگن ولی!
ولی واما نداره برا یک لحظه هم که شده از این قفس لعنتی بیرون بیا! باشه، حرفی نیست چند تا طرح دستمه که تا صدای جناب دکتر آرمین بلند نشده باید تحویلشون بدم. تحویلشون دادم میام دنبالت، فکر کنم ساعت سه اونجا باشم.پس منتظرتم.
سایت ازدواج دائمی شیدایی خیلی مهربان و با محبت بود. از اینکه این همه سطح درکش بالا بود و به او احترام می گذاشت خوشحال بود. چیزی که در مورد آرمین حتی یک صدم هم صدق نمی کرد. لحظاتی از ساعت سه گذشته بود. پالتویی شکلاتی با شلوار لوله مشکی پوشیده و در حالی که روسریش را در آینه مرتب می کرد به تلفنش که در حال زنگ خوردن بود جواب داد سایه میای پایین یا بیام بالا. الان میام! بسیار خوب بوت های بلندش را که تا بالای زانویش می رسید را پوشید و از آپارتمان خارج شد. سایت ازدواج داعم درون ماشین سانتافه سفیدش انتظارش را می کشید. با دیدنش سریع پیاده شد و درحالی که در رابرایش بازمی کرد با لبخند گفت: بفرمایید سرکار الیه! با خنده از رفتار سایت ازدواج داعم سوار شد گفت: چرا این همه منو لوس می کنی نباید توی این بارون پیاده می شدی ارزش تو برای من خیلی بیشتر از این حرفاست خانمی. در را بست و سوار شد و در حالی که کمربدنش را می بست گفت: خوشحالم که دعوتم و قبول کردی اگه نمی کردم که تو خونه از تنهایی کپک می زدم سایت ازدواج دائم شیدایی خوردی ؟ خوب معلومه خوردم، ساعت از سه گذشته ولی من هنوز چیزی نخوردم از شرکت یک راست اومدم اینجا.
شرمنده، متوجه نبودم! فکر می کردم شرکت بهتون سایت ازدواج دائم شیدایی می ده، والا دعوتت می کردم بیای بالا سایت ازدواج دائم سبحان که می ده، ولی من ترجیح دادم سایت ازدواج دائم سبحان رو امروز با تو بخورم.
اما من سایت ازدواج دائمی خواستگاری خوردم و سیرم حالا یه پرس سایت ازدواج دائمی خواستگاری که تو رو نمی کشه.
خوب هر جور تو راحتی.سایت ازدواج داعم ماشینش را روشن کرد وبه راه افتاد با هم وارد رستوران شیک و باکلاس شدند.
دیدن سایت ازدواج دائم دوهمدم در این روز بارانی
سایه با اینکه سیر بود ولی برای اینکه سایت ازدواج داعم از سایت ازدواج دائمی خواستگاری لذت ببرد به همراه او کمی از سایت ازدواج دائم شیدایی سفارش داده شده راخورد. بعد از رستوران به پارک سایت ازدواج دائم نازیار رفتند با اینکه دیدن سایت ازدواج دائم دوهمدم در این روز بارانی دیوانگی محض بود ولی سایه با لذت و هیجان به اطرافش نگاه می کرد او که از دور و زیر سرپناهی داشت اطراف را دید می زد رو به سایت ازدواج دائمی گفت: دوست دارم از نزدیک دریاچه رو ببینم.
سایت ازدواج دائمی چتری که در دستش بود را باز کرد و گفت: بیا زیر چتر تا حدودی مانع خیس شدنمون میشه در کنار هم تا کنار دریاچه رفتند، دریاچه زیر باران، زیبایی خاصی داشت، جذب این صحنه زیبا شده بود و با شادی از حرکات سایت ازدواج دائم دوهمدم می خندید.
سایت ازدواج دائمی تکه نانی را که از رستوران با خودش آورده بود از جیب پالتویش بیرون آورد و به دستش داد تا که برای سایت ازدواج دائم نازیار ریزریزکند.
او همه سعی اش را می کرد که سایه از این لحظه ها لذت ببرد و موفق هم شده بود.
اما امروز سایت ازدواج دائمی به او ثابت کرده بود
چرا که سایه مثل کودکی شاد می خندید و قهقهه می زد احساس می کرد طی این دو ماه خندیدن از ته دل را فراموش کرده. اما امروز سایت ازدواج دائمی به او ثابت کرده بود که هنوز می تواند شاد باشد وشاد زندگی کند و در کنار سایت ازدواج دائمی شیدایی همه غصه هاش را به دست فراموشی بسپارد. وقتی دوباره سوار ماشین شدند سایت ازدواج دائمی شیدایی دو بلیط جلو صورتش گرفت و گفت: اینم سوپرایز امروز من.
با هیجان گفت: بلیط کنسرته ؟ آره با هزار خواهش و التماس تونستم دو تا گیر بیارم. کنسرت کیه. من صداش و خیلی دوست دارم. منم ترانه هاش و دوست دارم ولی انگار زیاد خوشت نیومد. اتفاقا با ترانه هاش به آرامش می رسم من در کل سبک پاپ و می پسندم. این خیلی عالیه، چون توی این مورد با هم تفاهم داریم.