که از مخفی گاه سایت همسر گزینی بهترین همسر بیرون بیاید و به صاحب محبوبش عرض ادب کند. بارون تا مدتی بایار و میرو را نوازش می کرد سپس از میان اسب ها یک اسب بزرگ بلوطی رنگ را برای خودش انتخاب کرد. دوک یک اسب اسپانیولی که موهای بلند و زیبایی داشت برای سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید برداشت و یک اسب سفید که پوستش مانند حریر نرم و لطیف بود برای بارونس زین شد. ایزابل لباس سوار کاری بسیار زیبایی از مخمل آبی پر رنگ بتن کرده و یک کلاه نمدی بزرگ سفید هم بر سر گذاشته بود. موهای زیبایش را با فریبندگی در یک توری آبی رنگ و نقره ای جمع کرده و از دور که پیدایش شد مظهر مجسم زیبایی و کمال بود. دو شوالیه ای که منتظر او بودند با دیدن او نداهای تعجب و تحسین بر آوردند. مادام لا بارونس دو سیگونیاک بدون شک مظهر زیبایی و تشخص بود. لباس سواری او تناسب اندامش را نشان می داد و مشخص می کرد که او به یک خانواده اشرافی تعلق دارد.
با این همه او هنوز همان ایزابل فروتن همیشگی بود هرچند که خواهر یک دوک و همسر یک بارون بود که قدمت خانوادگیش به قبل از جنگ های صلیبی می رسید. والومبروز نتوانست از تحسین و تمجید سایت همسریابی همسرگزینی بهترین همسر داری کند و گفت:
" خواهر عزیز من... واقعا که تو چقدر زیبا و با شکوه شده ای. هیپولیت ملکه آمازون ها هم هرگز به سایت همسریابی بهترین همسر گزینی زیبایی و شکوه نبود. " ایزابل در جواب لبخندی زد و پای کوچک خود را در دست سیگونیاک گذاشت و بچابکی بر روی اسب پرید. شوهر و برادر او نیز سوار اسب های خود شده و ورود به سایت همسرگزینی بهترین همسر گروه کوچک عازم دیدن املاک جدید سیگونیاک شدند. در حالی که ورود به سایت همسرگزینی بهترین همسر گروه از دروازه قلعه خارج می شدند مارکی دو برویر و چند نفر از نجیب زادگان دیگر در آن حوالی به آن جا آمده که احترامات سایت همسر گزینی بهترین همسر را تقدیم کنند. میزبانان سعی کردند که مهمانان عالی جاه سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید را متقاعد کرده و آن ها را به داخل ببرند و از آنان پذیرایی کنند ولی مهمانان که دیدند والومبروز، سیگونیاک و ایزابل قصد سواری داشتند از رفتن به داخل سر زده و آن ها هم به گروه کوچک ملحق شده و همه با هم حرکت کردند.
مالکیت اصلی و اولی سایت همسریابی همسرگزینی بهترین همسر
آن ها از بین مزارع عبور کرده، وارد جنگل ها و دشت ها شدند و بالاخره به زمین هایی که با شدت کشتکاری شده بودند رسیدند. ورود به سایت همسرگزینی بهترین همسر ها همه حالا به مالکیت اصلی و اولی سایت همسریابی همسرگزینی بهترین همسر که سیگونیاک باشد برگشته بود. در یک موقعیت مناسب بارون دو سیگونیاک نگاهی تشکر آمیز به همسر خود بارونس انداخت که از تشکر زبانی رسا تر بود. وقتی که آن ها از یک جنگل کوچک کاج که در مرز املاک قلعه سیگونیاک قرار داشت عبور می کردند صدای پارس کردن سگ های شکاری بگوش رسید. طولی نکشید که گروه سوار کاران ما یولان دو فوآ زیبا روی را دیدند که به اتفاق عموی پیر سایت همسر گزینی بهترین همسر و یکی دو جوان نجیب زاده از مسیر مقابل آن ها می آمدند. جاده بسیار باریک بود و راه عبور برای دو نفر هم بسختی باز بود. اسب یولان جست و خیز می کرد و دامن بلند سواری او وقتی از مقابل ایزابل رد می شد با او تماس پیدا کرد.
یولان بسیار برآشفته شد و تصمیم گرفت که با چند کلام درشت سایت همسریابی بهترین همسر گزینی گروه کولی ها را تادیب کرده و سر جای خودشان بنشاند. در همین موقع ایزابل که بکلی توهین یولان را در گذشته فراموش کرده بود و حسادت او را میل نداشت بیشتر دامن بزند با نهایت بزرگواری در مقابل مادموازل دو فوآ سر خم کرد. یولان که نمی توانست در مقابل ابراز احترام ایزابل ساکت بماند با اکراه سر مغرور سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید را کمی تکان داد. هرچند که قلب او مالامال از خشم و نفرت بود. سایت همسر گزيني بهترين همسر به سیگونیاک که زمانی در زمره دوستاران او بود خیره شده که ببیند آیا هنوز از آن دوستی چیزی باقی است ولی سیگونیاک تنها به تعظیمی مؤدبانه اکتفا کرده و نگاهش را با نگاه سایت همسر گزيني بهترين همسر متقاطع نکرد. عصبی و بر آشفته، پولان مهمیز هایش را به پهلوی اسبش فرو کرده و اسب از جا پرید و فورا دور شد. والومبرز که پهلوی مارکی دو برویر اسب می تاخت.